در آینده ای نزدیک تنها با یک تماس تلفنی با گذشته می توان از وقوع جنایات و حوادث جلوگیری کرد. با این حال، آرامش این دنیای اتوپیایی توسط یک قاتل روشمند که به نظر می رسد تنها عیب این سیستم را کشف کرده است، بر هم خواهد زد.
جنایی
در ونیز پس از جنگ جهانی دوم، پوآرو که اکنون بازنشسته شده و در تبعید خود زندگی می کند، با اکراه در یک جلسه شرکت می کند. اما هنگامی که یکی از مهمانان به قتل می رسد، این به کارآگاه سابق بستگی دارد که یک بار دیگر قاتل را کشف کند.
دزدی که تازه از زندان بیرون آمده است، سعی می کند به زندگی دختر و نامزد سابقش بازگردد. او که مصمم است مجبور می شود از مهارت هایی که دارد به عنوان یک قفل ساز با استعداد استفاده کند. بعد از یک ناپدید شدن غیرمنتظره همه چیز تغییر می کند.
یک پلیس مخفی که به یک کارتل مواد مخدر به رهبری یک قاچاقچی بدنام تایلندی حمله می کند. در مد کلاسیک خونریزی قهرمانانه، این دو پیوند برادری ایجاد می کنند.
این مستند تاریک با استفاده از بازسازی ها و فیلم های خانگی، به بررسی در اختیار داشتن ظاهری پسر جوان و قتل وحشیانه ای می پردازد.
5 نفر که هویتشان برای همدیگر معلوم نیست برای یک بار سرقت دور هم جمع می شوند. آنها به یک متل می روند، جایی که یک باند یاکوزا برای پولشویی استفاده می کند. این گروه در دزدی خود موفق می شوند و برای بازگشت به زندگی عادی خود آماده می شوند، اما یاکوزا آنها را تعقیب می کند.
در یک شهر آلوده به جنایت، کانان بای و گروهش قدرت های حاکم هستند. برای مبارزه با این سلطنت و انتقام، بازرس شاهول با درایت نقشه بازگشت "شاه" را می کشد که منجر به یک چرخش دگرگون کننده از وقایع می شود.
شهر کایکو گرفتار فقر و جنایت است. هنگامی که یک تاجر فاسد تصمیم می گیرد برای شهرداری نامزد شود و شروع به حذف مخالفان از مافیای رقیب می کند، یک کاپیتان سابق پلیس که برای قتل دوران محکومیت خود را می گذراند مخفیانه آزاد می شود و مسئول یک گروه ویژه برای دستگیری او می شود.
یک قاتل پس از یک حادثه سرنوشتساز، با کارفرمایانش میجنگد، و خودش در یک شکار بینالمللی که اصرار دارد شخصی نیست.
داستان یک زندانی محکوم به اعدام در حال مبارزه با محکومیت نادرست خود در پس زمینه شطرنج.
مانو، بدنساز اهل چاندیگار هند، عاشق Maanvi، معلم زومبا می شود. همه چیز خوب به نظر می رسد تا زمانی که یک افشاگری باعث آشفتگی در داستان عشق آنها شود.
یک «مرد سرسخت» سابق پس از ربوده شدن دوست دخترش به دنیایی که میخواست آن را ترک کند، بازگردانده میشود. انتخاب او؛ کار را انجام دهد وگرنه می میرد او می خواهد نشان دهد که چرا او را "بولدوزر" صدا می کنند.
کارت بیسبال کمیاب جیمی دزدیده شد. از آنجایی که این تنها امید او برای پرداخت هزینه عروسی آینده دخترش است، او شریک پلیس خود پل را برای ردیابی دزد، یک گانگستر وسواس خاطرات، استخدام می کند.