رابطه پیچیده کراوون با پدر بیرحمش، نیکولای کراوینوف، او را در مسیری انتقامجویانه با عواقب وحشیانه آغاز میکند و به او انگیزه میدهد که نه تنها به بزرگترین شکارچی جهان، بلکه به یکی از ترسناکترین شکارچیان جهان تبدیل شود.
انگلستان
در دانشگاه آکسفورد، یک استاد برجسته و یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی با هم همکاری میکنند تا جلوی یک سری قتلهای اسرارآمیز را که به نظر میرسد با نمادهای ریاضی در ارتباط باشند، بگیرند
این کریسمسی فراموشنشدنی برای مردم ولینگتون کنار دریاست، زمانی که بدترین طوفان برفی تاریخ برنامههای همه، حتی بابانوئل را تغییر میدهد.
یادآوریهای گذشته سم او را آزار میدهد در حالی که آماده میشود کاری را که هفت سال پیش آغاز کرده بود به پایان برساند. والاس به طور مخفیانه با یک نماینده چینی دیدار میکند.
نوبت سنت نیک است که یک ماجراجویی درون دالان خرگوش داشته باشد. در آنجا او با چایخانهدار دیوانه، که به عنوان یک میزبان مهمانی چای با مد بالا و دوستدار گوزنهای شمالی بازآفرینی شده است، روبرو میشود؛ خرگوش سفید، شخصیتی دوستداشتنی و فراموشکار؛ ملکه قلبها، که نفرتانگیز از زرق و برق و مشابه اسکرودج است؛ دستیار ضد خود، گربه چشایر و خود آلیس، که مهربانیاش به سنت نیک کمک میکند تا کریسمس را نجات دهد.
یک باروری معجزهآسا. یک پادشاه بیرحم. یک تعقیب خونین. سفر مریم برای به دنیا آوردن عیسی در این حماسه مذهبی بلوغ، روایت میشود.
با وخیم شدن حال دلیا، پلیس در تلاش است تا سوئینی را پیدا کند.
پورکی و دافی روزی را نجات خواهند داد، زمانی که یک نقشه مخفی بیگانه برای کنترل ذهن ها را کشف می کنند.
پدینگتون به پرو برمیگردد تا عمه لوسی محبوبش را که اکنون در خانه خرسهای بازنشسته اقامت دارد، ببیند. با حضور خانواده براون، یک ماجراجویی هیجان انگیز رخ می دهد که یک راز آنها را وارد یک سفر غیرمنتظره می کند.
یک چوپان برای رهایی از نفرینی که مانع ازدواج او شده، به یک زن جادوگر روی میآورد. جادوگر به جای کمک مستقیم، او را با مجموعهای از وظایف غیرممکن مواجه میکند. مرد باید با انجام این کارهای دشوار و مواجه شدن با چالشهای بزرگ، طلسم را بشکند و در این مسیر، از خود و تواناییهایش بیشتر از آنچه که تصور میکرد، کشف کند.
یک سرآشپز نوظهور و زنی که بهتازگی طلاق گرفته است، با یک برخورد اتفاقی مسیر زندگیشان برای همیشه تغییر میکند. این آغاز یک داستان عاشقانه عمیق و تأثیرگذار است که دههها را در بر میگیرد.
در جنگ جهانی دوم لندن، جورج نه ساله توسط مادرش، ریتا، برای فرار از بمباران ها به حومه شهر منتقل می شود. جورج که سرکش و مصمم به بازگشت به خانواده اش است، سفری حماسی و خطرناک را آغاز می کند که ریتا به دنبال او می گردد.
زندگی یک زوج زمانی دچار آشفتگی میشود که دخترشان برای بازی در مقابل یک ستاره جنجالی انتخاب میشود.