هنگامی که یک زندانی مرموز به زندانش منتقل میشود، کلانتر یک شهر مرزی با خشم یک کارتل بیرحم روبهرو میشود.
هیجان انگیز
یک بازرس پلیس که تنزل درجه یافته است، به تحقیق دربارهی یک باند جعل جواهرات میپردازد و درگیر دنیایی خطرناک از جرم و جنایت میشود که جانش را به خطر میاندازد.
دِو آمبر، پلیسی بیرحم، درست پس از حل یک پروندهی قتل، در یک حادثه حافظهاش را از دست میدهد. اکنون او باید دوباره این پرونده را بررسی کند، در حالی که باید فقدان حافظهاش را از همه پنهان نگه دارد، جز از معاون کمیسر پلیس، فرحان خان.
پدری محبتآمیز برای جشن تولد پسرش یک لباس دلقک پیدا میکند، اما متوجه میشود که این لباس بخشی از یک نفرین شیطانی است که پوشندهاش را به یک قاتل تبدیل میکند.
وکیل قدرتمند، مارلی، با شخصیترین پرونده زندگیاش روبهرو میشود؛ زمانی که مأمور میشود حقیقت پشت قتل شوهر بهترین دوستش، فِلا، را کشف کند. با کمک دوستپسرش – که پلیس سابق و اکنون کارآگاه خصوصی است – جستوجوی مارلی برای رسیدن به واقعیت، او را وارد مسیر پرمخاطرهای از فریب و خیانت میکند.
وقتی دختر رویاهایش ربوده میشود، نیت که مردی عادی است، ناتوانیاش در حس کردن درد را به یک قدرت غیرمنتظره تبدیل میکند تا برای نجات او بجنگد.
یک گروه راک اواخر دهه 90 در حالی که حرفهشان در راه است، به یک قصر فرانسوی میرود تا با یک سوپر تهیهکننده گریزان ضبط کند. اما با افزایش تنش ها و شعله ور شدن خلق و خوی، متوجه می شوند که با چیزی بیش از فشار برای موفقیت روبرو هستند.
گروهی از خواهر و برادرها وجود دارند که مهارت ویژهای در سرقتهای بزرگ دارند. پس از سرقت محمولهای از شمشهای طلا در فرودگاه و به لرزه درآوردن کشور، برادر بزرگتر گروه آنها را وادار میکند که زندگی مجرمانه خود را کنار بگذارند. اما وسوسهی یک حلقهی گرانبها باعث میشود یکی از برادران تسلیم شود و گرفتار گردد. حالا، برای نجات او، سیاریف، خیرول، اِما، امیردین و روزلند باید دوباره به دنیای خلاف بازگردند و جسورانهترین سرقت خود را برنامهریزی کنند.
وقتی مامور اطلاعاتی کاترین وودهاوس مظنون به خیانت به ملت است، شوهرش - که یک مامور افسانه ای است - با آزمون نهایی روبرو می شود که آیا به ازدواج خود یا کشورش وفادار باشد.
در دنیای ویران شده توسط زامبی ها، یک نوجوان باهوش و محافظش برای بقا می جنگند، با خطرات بی امان روبرو می شوند و محدودیت های امید و وفاداری را آزمایش می کنند.
یک کشیش که به وحی الهی ایمان دارد و کارآگاهی که از دیدگاههای پریشان رنج میبرد، پروندهی یک فرد گمشده را دنبال میکنند—و در این مسیر، با شیاطین درونی خود روبهرو میشوند.
زوجی به نام ربکا و کریس به همراه فرزندانشان، تایلر و کلویی، به خانهای در حومه شهر نقل مکان میکنند که در نگاه اول کاملاً عادی به نظر میرسد. اما با وقوع اتفاقات عجیب، آنها کمکم به این باور میرسند که چیزی فراتر از آنچه میبینند در خانه با آنها حضور دارد. این حضور مرموز قرار است زندگیشان را به شکل غیرقابل تصوری دچار آشوب کند.