آنتی مانیتور (همتای شیطانی مانیتور) در مولتیورز DC رها میشود و شروع به از بین بردن زمینهای مختلف تشکیل دهنده آن میکند. مانیتور تلاش میکند تا قهرمانانی را از سراسر مولتیورس به خدمت بگیرد تا به مقابله بپردازند...
فسیل داستان سه دوست را در پیش از انقلاب ایران روایت میکند که عضو یک گروه موسیقی اند و برای کسب شهرت تلاش میکنند.
کلت سیورز بدلکاری است که برای حفظ سلامت جسمی و روانی خود یک سال زودتر این شغل را رها می کند. اما زمانی که ستاره یک فیلم پرهزینه ناپدید میشود، او مجددا به صحنه بازمیگردد...
راننده آمبولانسی که تبهکار شده است مشتاقانه منتظر آزادی خود از زندان است، اما 14 سال طول می کشد.
بنا به اتفاقاتی فرخ از اداره پلیس اخراج میشود و مجبور است با مشکلاتی همانند جهیزیه خواهرش و مهریه زنش دست و پنجه نرم کند. در همین کشمکشهای زندگی، دخترِ دوستش بهمن که قبلاً همکارش بوده و فردی پولدار است ربوده میشود.
دکتر کاوه نریمان در زمان رانندگی با یک موتورسیکلت که خانواده ای سوار آن بوده تصادف می کند. فردای آن روز او در محل کارش در پزشکی قانونی با جسدی روبه رو می شود که او را می شناخته اما از روبه رو شدن با خانواده متوفی خودداری می کند …
داستان پسری به نام عطا است که با پدرش در جنوب شهر زندگی میکند. همسایه عطا با معرفی دختری به او میخواهد که به مدت چند روز به او اجازه ماندن در خانهشان را بدهد و این شروع دردسرهای عطاست.
مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده، پس از ده سال زندگی مشترک با وی، تصمیم میگیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود، اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است، تمام تلاش خود را معطوف منصرف کردن او از تصمیمش میکند، تا اینکه روزی متوجه میشود مینا موضوع طلاقشان را با عزیز، مادر بیمار مرتضی، در میان گذاشته است. مرتضی نیز از شرایط پیش آمده استفاده میکند و ...
در مورد دختری به نام یاسمن است که پس از سالها به دلیل مرگ پدرش به ایران بازگشته است. پسر او دچار اوتیسم است و این مسئله، سفر را برایش دشوار
نمایش قدرت بیاندازه از قهرمانان نیروی هوایی هند در خط مقدم و چالشهایی که با آن در یکی از بزرگترین و خشنترین حملات هوایی که هند تا به حال دیده است، روبرو میشوند...
جلیل میخواهد شاخ اینستاگرام شود. او حین ضبط یک دوربین مخفی در سونای بخار استخر بخارست...
در بحبوحه حمله عراق به خرمشهر و کمبود اسلحه و مهمات، تعدادی از زنان گروهی را تشکیل می دهند تا خود را به قلعه ارتش برسانند و از آنجا اسلحه و مهمات را وارد شهر کنند.
ناکلزبه عنوان یک جنگنجو می خواهد تکنیک های خودش را به ایچیدا آموزش دهد و...