پس از یک بمب گذاری در حیدرآباد، وزیر ارشد به واحد اطلاعات طبقه بندی شده رودرا نترا دستور داد تا مهاجمان را ردیابی کند. برهماچاری، یک افسر مطمئن اما دمدمی مزاج، ریاست این ماموریت را بر عهده دارد.
یک قاتل جوان که توسط یک تیم ترور عالی آموزش دیده است، اولین ماموریت خود را دریافت می کند و خود را درگیر یک دسیسه سیاسی می بیند که سال ها برنامه ریزی شده است.
آلانا از پدر و مادرش جدا شد و توسط زنی ثروتمند به فرزندی پذیرفته شد. وقتی او به بزرگسالی می رسد، او حقیقت را در مورد منشاء خود کشف می کند.
ایتسی تازه وارد شهر شده است و فکر می کند زندگی او به پایان رسیده است تا اینکه با همسایه شیفته فضا، کالوین، که معتقد است والدینش توسط بیگانگان ربوده شده اند، ملاقات می کند. ایتسی به عنوان یک روزنامهنگار مشتاق تصمیم میگیرد که یک گزارش افشاگری بنویسد، اما متوجه میشود...
گنگوار در یک کالج مهندسی به جنگ تبدیل می شود.
در زندانی مجهز که در یک آزمایشگاه پژوهشی ساخته شده، 20 مرد را در برابر دستمزدی 4000 مارکی گرد هم می آورند تا 12 تن از آنها نقش زندانی و 8 نفر دیگر نقش زندان بان را ایفا کنند. زندانی ها به سلول هایشان هدایت می شوند و باید به مقررات زندان گردن نهند و نگهبانان نیز به وظایف خود (بدون اعمال خشونت) عمل کنند. هدف این طرح که قرار است دو هفته به طول انجامد آنست که تأثیر قوانین و مقررات بر افراد بررسی شود... دکتر ملاوس ثون مسوول پروژه منتظر است ببیند نگهبانان چه مدت می توانند بدون توسل به خشونت نظم زندان را حفظ کنند. ایفاگران نقش زندانی ابتدا وضع را شوخی می انگارند اما پس از چند ساعت درگیری های جزیی، مساله جدی و جدی تر می شود و در نهایت به فاجعه ای جبران ناپذیر می انجامد...
داستان این فیلم در قرن بیست و سوم در مریخ اتفاق میافتد، این طرح به دنبال تحقیقات درباره یک پرونده قتل توسط زوجی است که توسط محقق خصوصی آلین روبی و همراه اندرویدی او کارلوس ریورا تشکیل شده است.
یک مجری جوان هالیوودی دستیار یک تهیه کننده بزرگ فیلم می شود، اما این شغل آنطور که فکرش را می کرده خوب پیش نمی رود، زیرا این تهیه کننده ظاهرا بدترین رئیس ممکن روی زمین است...
آب و یخ در بسیاری از اشکال قدرتمندشان در سراسر جهان نشان داده شده است...
آلیس و سلین یک شیوه زندگی سنتی را با شوهران و پسران موفق همسن در دستور کار قرار می دهند. اما هماهنگی کامل زندگی شان پس از یک حادثه غم انگیز به طور ناگهانی شکسته می شود...
سری یک پیشنهاد شغلی سخاوتمندانه را می پذیرد و به انجام مراسم پاکسازی برای دلا آتموجو، دختری بیهوش که از هگز 1000 روزه رنج می برد، مأموریت می دهد. وحشت زمانی شروع می شود که همکارش از اتمام مراسم غفلت می کند. عدم اجرای برنامه تا روز 1000 منجر به مرگ آنها می شود.
یاگنا زن جوانی است که مصمم است راه خود را در یک روستای لهستانی اواخر قرن نوزدهم بسازد...
به نظر می رسد هالی همه اینها را دارد: دو بچه، یک خانه خوب، یک شغل خوب به عنوان یک معلم ، و یک شوهر با شغل خوب و رده بالا. اما نشانه های نگران کننده ای وجود دارد که نشان می دهد همه چیز در دنیای او درست نیست. بی خوابی...