یک پلیس بیرحم پرده از رازی شوم برمیدارد و او را به یک رویارویی خشونتآمیز با آشورای شیطانصفت میکشاند تا قربانیان به بردگی گرفته شده را آزاد کند.
ساکوتا در جشن فارغ التحصیلی دوستش مای شرکت می کند و در آنجا دختر کوچکی را می بیند که بسیار شبیه مای است و در ادامه زخمی عجیب روی بدن ساکوتا نمایان می شود...
داستان ماجراجوییهای یک پسر بچه هستش که همراه با خانوادهاش در پاتاگونیا زندگی میکنه. ماجرا از یه روز شروع میشه که چند تا از بچههای شر و شیطون پشت علفزار در کمین اسبهای وحشی هستند تا آنها رو شکار کنند.
داستان کتی است که با قاتل برادرش روبهرو میشود و بعد از آن، آنقدر به انتقام گرفتن فکر میکند تا جایی که مرز واقعیت و خیال را گم میکند.
حسن که دستخالی است، میخواهد بدهی پدرش به مالک سلمان که یک کلاهبردار است را پرداخت کند. در دنیایی مجازی، حسن به فردی خیالی تبدیل میشود، اما عشق دختر مالک سلمان مانع او از ادامه مأموریتش میشود.
خسرو مرد ثروتمندی است که هنوز ازدواج نکرده، زیرا از زنان متنفر است. اما وقتی دوستش یک فروشنده به نام سهیلا را میآورد تا نقش ساختگیای بازی کند، این بار عاشق او میشود.
بارش برف در اودینیل اغاز شده است. تاریخ مراسم تعطیلات وایکینگی نزدیک است اما آب و هوای دیوانه وار ممکن است این سنت را لغو کند…
هنگامی که یک امدادگر اختصاصی به طور ناخواسته در توطئه ربوده شدن دختر جوان یک مغول گرفتار می شود، باید او را از چنگال باندهای رقیب نجات دهد که آنها را با خطرات غیرقابل پیش بینی در اطراف شکار می کنند.
وقتی شهر با یکی از آنها خداحافظی می کند، بوید تلاش می کند تا راهی به جلو پیدا کند. سلامتی فاطمه رو به وخامت می رود، در حالی که طبیثا از یک متحد بعید کمک می یابد.
دختری هنگام راه رفتن ناپدید می شود و خانواده اش را ویران می کند. با گذشت ماه ها بدون سرنخ، شایعات در مورد اقدامات مادرش در فضای مجازی تشدید می شود و ازدواج او را تحت فشار قرار می دهد.
مردی با انگیزه کسب ثروت، کارش را ترک میکند تا از مادربزرگ در حال مرگش مراقبت کند؛ او نقشههایی میچیند تا پیش از مرگش نظر او را جلب کند...
«ابو» پسر بچه یتیمی است كه از راه دزدی در بازارها امرار معاش می كند و احمد ، پادشاه جوان بغداد است كه بخاطر دسیسه وزیر شیطان صفتش راهی زندان می شود. بزودی دست تقدیر آنها رادر زندان به هم می رساند.
کونگ حیوان عظیم الجثه ای است که به دره کونهی (Konhi) وارد میشود و مجبور میشود به عنوان یک میمون زندگی و برای زندگی تلاش کند اما پس از ورود انسان ها به آنجا زندگی او دچار حوادثی می شود. او باید هم با گودزیلا بجنگد هم از دست انسان ها فرار کند و…