آرتور فلک کمدین شکست خورده در بیمارستان ایالتی آرکام با عشق زندگی خود، هارلی کوئین، ملاقات می کند. پس از آزادی، این زوج وارد یک ماجراجویی عاشقانه محکوم به فنا می شوند.
پس از خراب کردن یک رویداد خانوادگی، یک معتاد به کار اولتیماتومی از همسرش دریافت می کند که او را مجبور می کند بین دو عشقش یکی را انتخاب کند: تلفن همراه یا ازدواج 20 ساله اش.
مردی به نام عزیز برای تملک و فروش مایملک پدری خود به کشور بازمیگردد. اما با آتیه دختری که قبل از سفر به او علاقه داشته روبرو میشود. در این میان اتفاقاتی رخ میدهد که غیرقابل پیش بینی است.
گروهی از دوستان تصمیم می گیرند به یک کلبه دورافتاده در جنگل بروند، اما پس از اینکه کتاب اسرارآمیزی را پیدا می کنند، با نیروهای شیطانی خطرناکی روبرو می شوند و...
اش به همراه نامزدش، برای تعطیلات به کلبه ای در جنگل می روند که به طور تصادفی با خواندن کتابی مرموز، روحی شیطانی را آزاد می کنند. در همین حال سروکله افراد جدیدی به کلبه باز می شود اما...
چهار دوست صمیمی تصمیم میگیرند که برای تفریح و شکار به جنگلها و ارتفاعات مدار قطب شمال اسکاندیناوی بروند ، اما در آنجا گرفتار یک نیروی عجیب و ترسناک میشوند که باید برای نجات جان خود تلاش کنند و…
فیلم در مورد نویسندهای به نام رن ویلند (با بازی نیک جوناس) است که برای شرکت در مراسم تشییع جنازه مادرش به خانه در کلیولند باز میگردد. در این میان رن سالها با موفقیت از ارتباط با خواهر خود، پدر بداخلاق اما خوشنیتش و ناپدری غیرقابل اعتمادش اجتناب کرده است. اما به زودی با یک غریبه جذاب و پرانرژی آشنا شده و متوجه میشود که نمیتواند برای همیشه از اطرافیانش دوری کند…
روایتی واقعی از یک داستان معجزهآسا و در عین حال کمتر شناخته شده میباشد که در زمان جنگ جهانی دوم رخ داده است. ارتش هیتلر در آگوست سال 1939 میلادی و همزمان با شروع جنگ جهانی دوم به سرعت شروع به بستن مرزها کرد، اما این در حالی بود که حدود هشتاد و پنج مبلغ آمریکایی همچنان در حال خدمت به یک کلیسا در داخل آلمان بودند. در این میان با افزایش تدارکات نظامی آلمان، این خبر رسید که به سرعت این مبلغان را به کشورهای مجاور و امن منتقل کنند و…
رئیس پلیس در دهه 1990 به بررسی یک سری قتل در شهری کنار رودخانه در روستایی چین می پردازد. دستگیری به سرعت انجام می شود، سرنخ ها پلیس را وادار می کنند تا عمیق تر در رفتار پنهان مردم محلی فرو برود.
هنگامی که جسد قدیمیترین دوستش در گوری کم عمق پیدا میشود، دن، که یک پلیس است، به دنبال فردی است که ممکن است آخرین کسی باشد که دوستش را زنده دیده...
از آنجایی که حرکات تگ در مهمانی مورد بررسی قرار می گیرد، آملیا از خودش سوالاتی می پرسد. تلاشهای گریر برای معرفی کتاب بینقص به خطا میرود.
کلانتر، یک افسر پلیس از دپارتمان رسیدگی به تخلفات است که متعهد و تیزبین میباشد. او با ناظری، یک افسر جوان و آرمانگرا از دپارتمان مبارزه با مواد مخدر، همکاری میکند. مأموریت آنها دستگیری یک باند قاچاق مواد مخدر به سرکردگی تونی، یک سردسته بیرحم است. این سردسته در توزیع متامفتامین فعالیت دارد و بسیاری از مردم توسط این قاتل مت (Meth Killer) جان خود را از دست دادهاند.
یک پلیس بدجنس و یک کارآگاه دقیق با یک هکر سابق جذاب برای حل ناپدید شدن یک افسر و نجات نیس از فاجعه متحد می شوند.