درست پس از اینکه جراح قفسه سینه دکتر شیا برای درمان یک بیمار اورژانسی فراخوانده شد، یک شیوع ویروس ناشناخته بیمارستان را مجبور به قرنطینه کرد و شیا را همراه با صدها ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی، بیمار و خانواده هایشان به دام انداخت.
یک معلم تاریخ بداخلاق در یک مدرسه مقدماتی دورافتاده مجبور می شود در تعطیلات با دانش آموز مشکلی که جایی برای رفتن ندارد در محوطه دانشگاه بماند.
پارتیبان یک کافه دار ملایم در کشمیر است که با یک باند اراذل و اوباش قاتل را دفع می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب می کند که ادعا می کند زمانی بخشی از آنها بوده است.
زندگی مارینت نوجوان معمولی در پاریس وقتی که لیدی باگ می شود به مافوق انسانی تبدیل می شود. لیدی باگ که دارای قدرت های جادویی آفرینش است، باید با مخالف خود، گربه نوآر، متحد شود تا پاریس را نجات دهد، زیرا یک شرور جدید هرج و مرج را در شهر ایجاد می کند.
آمیکو مثل بچه های دیگر نیست. انرژی بی پایان و عجیب و غریب های کنجکاو او را در مدرسه طرد کرده و در خانه او را به دردسر می اندازد. هنگامی که یک فقدان دردناک خانوادگی زندگی ساحلی به ظاهر ایده آل او را مختل می کند، احساس انزوا در او تشدید می شود، با این حال آمیکو را از دعوت مردم به دنیای خود باز نمی دارد.
پس از اینکه همسرش مجبور می شود 40 سال از زندگی خود را به عنوان پرداخت بدهی بیمه ای ببخشد، مردی ناامیدانه به دنبال راهی برای پس گرفتن آنها می گردد.
سه بادیگارد استخدام می شوند تا از یک پیرمرد پادشاه سه گانه در طول جنگ گروهی در محله چینی سانفرانسیسکو محافظت کنند.
Se-Ra یک مجری معروف در یک ایستگاه پخش است. 5 دقیقه قبل از پخش زنده اخبار او، یک تماس تلفنی دریافت می کند. تماس گیرنده Mi-So به Se-Ra می گوید: "من قرار است توسط یک نفر کشته شوم. لطفا داستان مرگ من را پوشش دهید."
آخرین اختراع داک یا ونچرز را ورشکست می کند یا آنها را به ارتفاعات جدیدی می رساند.
راکی پرزرق و برق پنجابی و رانی، روزنامهنگار روشنفکر بنگالی، علیرغم اختلافاتشان عاشق یکدیگر میشوند. پس از مواجهه با مخالفت های خانواده، تصمیم می گیرند قبل از ازدواج سه ماه با خانواده های یکدیگر زندگی کنند.
این داستان واقعی، داستان باورنکردنی مسابقات قهرمانی بسکتبال ملی دبیرستان 2012 را بازگو می کند، که در آن یک مربی جدید و شش بازیکن از ضعیف ترین تیم بسکتبال به مدت هشت روز بدون وقفه دویدند.
یک اراذل و اوباش وارد یک ماشین تخصصی با یک سیستم امنیتی ویژه می شود که او را در داخل محبوس نگه می دارد و کسی قادر به شنیدن فریاد او برای کمک نیست.
سوشروت، یک معلم گاربا، که عاشق میشل دختر NRI در هنگام بازدید از شهر در طول جشنواره می شود.