فیلم در مورد یک گاو سوار بازنشسته است که وقتی از جمعآوری پول برای درمان سرطان دخترش، ناامید میشود، با پسرش همکاری میکند تا قبل از تمام شدن زمان، از طریق سرقت، به پول دست پیدا کنند. اما پس از خراب شدن نقشه دزدی، همه چیز تغییر کرده و…
یک مرمتگر هنری نوپا به یک روستای کوچک ایتالیایی سفر می کند تا یک نقاشی قرون وسطایی را به شکوه سابق خود بازگرداند. او نمی داند که زندگی خود را در معرض خطر یک نفرین شیطانی و هیولایی است که از اسطوره و درد وحشیانه متولد شده است.
هلبوی و یک مأمور تازهکار BPRD در دهه 1950 در نواحی روستایی آپالاچی گرفتار میشوند. در آنجا، آنها با جامعهای کوچک روبرو میشوند که توسط جادوگران تسخیر شده و تحت سلطه دیوی محلی قرار دارد که ارتباطی نگرانکننده با گذشته هلبوی دارد: مرد کج.
داستان فیلم حول محور شخصیت اصلی، یوهان، یک فیلسوف میانسال که از بیماری لاعلاجی رنج میبرد، میچرخد. او تصمیم میگیرد که با مرگ روبرو شود، اما به جای اینکه در مقابل آن مقاومت کند یا تسلیم شود، به این فکر میافتد که در روزهای پایانی عمر خود معنا و فلسفه جدیدی برای زندگی بیابد. یوهان به مرور زمان تلاش میکند با همسرش، ماریا، و فرزندشان به شیوهای متفاوت و عمیقتر ارتباط برقرار کند و در این مسیر تجربیات و افکار تازهای در مورد زندگی و مرگ پیدا میکند.
در جستجوی یک شروع تازه پس از یک فاجعه در زمان مسئولیتش، یک کنترلکننده ترافیک هوایی که تعلیق شده، خود را گرفتار دنیای کلاهبرداری مالی و فریب مییابد، وقتی که با معشوقه پنهانیاش همراه میشود.
وقتی رضا دوستداشتنی بالاخره به عنوان عکاس روزنامه کاری پیدا میکند، فقط یک مشکل وجود دارد. او خیلی دیر خودش را جمع و جور کرده و زنی که قصد ازدواج با او را داشت، یعنی رویا، اکنون با مسعود نامزد شده است. اما رضا از آن آدمهایی نیست که چنین چیز کوچکی او را از راهش منصرف کند. خیلی زود با سارا، نامزد سابق مسعود، همراه میشود. این دو عاشق ناکام تصمیم میگیرند تا زوج جدید را از هم جدا کنند و در مسیر خود دردسر و آشوب به پا میکنند. این کمدی رمانتیک جذاب و بسیار سرگرمکننده با موسیقی متن فوقالعادهاش پر از لحظات شاد و مفرح است.
یک شوهر طمعکار (حیایی) که مشخص میشود به همسرش خیانت میکند، همسری که عمیقاً او را دوست دارد. او با کمک دوستانش نقشهای برای انتقام از شوهرش میکشد.
یکی بود، یکی دیگه هم بود. اونم یه آقای دزدی بود که میخواست از یه خونه ای دزدی کنه… ولی کاش این خونه رو برای دزدی انتخاب نمیکرد.
در مورد دختری به نام کی است که با تراژدیهای متعددی مواجه است. کی در یک معبد دعا میکند و متوجه میشود که خانوادهاش به خاطر جد گانگسترشان با کارما مواجه است. او با اعضای باند، از جمله پدربزرگ بزرگش، خونگ، ملاقات میکند تا از بدبختی جلوگیری کند.
در یک دیستوپیا آیندهنگر با استانداردهای زیبایی اجباری، پسر نوجوانی که دوست دارد با دوست خود بازی کند، جراحی زیبایی اجباری را آغاز میکند تا دوست گمشدهاش را پیدا کند.
دختر جوانی به نام کیوکو عاشق عروسک بازی است. اما اعضای خانواده نامادری جدیدش خیلی زود متوجه می شوند که شاید خودشان به اسباببازیهای جدید کیوکو تبدیل شده اند و...
درباره ولیعهد سابق بریتانیا، لولوش لامپروژ (لولوش وی بریتانیا) است که صاحب قدرت فوقالعادهای به نام گیاس (قدرت شاهی) میشود و تصمیم میگیرد از این نیرو برای نابودی امپراتوری بریتانیا برای پایان دادن به ظلم و ستم استفاده کند.
یک فارغالتحصیل جوان دکترا و پسر یک مرد ثروتمندی که از دین سوءاستفاده میکند، در آستانه ترک ایران به مقصد ایالات متحده با رویدادها و اتفاقاتی مواجه میشود که او را متوقف میکنند، در حالی که او را با طبقات دیگر جامعه ایران آشنا و آگاه میسازند.