یک سرباز پنجابی در مرخصی در خانه عاشق زنی می شود که پدرش او را از ازدواج با یک نظامی منع می کند.
کمدی
تیمون و پومبا با مرور کردن دو قسمت قبلی شیرشاه و جلو و عقب کردن فیلم هر کدام از دید خودشان ماجرا را روایت می کنند
اشلی جونز که ناامید از بازگشت به زندگی عادی خود پس از یک تشخیص پزشکی غیرمعمول غیرمعمول است...
سیگن که به طور فزاینده ای تحت الشعاع شهرت اخیر نامزدش به عنوان یک هنرمند معاصر است که مجسمه هایی از مبلمان دزدیده شده خلق می کند، نقشه ای شرورانه برای بازپس گیری توجه شایسته خود در محیط Os...
پس از مرگ ناگهانی مادرش، مردی ملایم اما مضطرب با تاریکترین ترسهایش روبرو میشود و اودیسهای حماسی و کافکیایی را در بازگشت به خانه آغاز میکند.
وقتی سباستین به پدر مهاجر ایتالیایی قدیمیاش سالوو میگوید که میخواهد از دوست دختر آمریکاییاش خواستگاری کند ، سالوو اصرار میکند که آخر هفته را با والدین تونی تصادف کند.
«تام» که اعتقاد داشت تا آخر عمر خود، خوشبخت نخواهد شد، با دختری بهنام «سامر» آشنا میشود. این دو کارمند شرکتی هستند که برای مناسبتهای مختلف، کارت طراحی میکند و همین آشنایی ساده در محل کار، هر دوی آنها را متحول میکند.
لارنس کولر، سینماگر 17 ساله که از نظر اجتماعی ناتوان است، در یک فروشگاه ویدیویی شغلی پیدا می کند که در آنجا با مدیر زن بزرگترش دوستی پیچیده ای برقرار می کند.
مروه زندگی بوهمیایی را انتخاب کرد، اما او را پس نگرفت. در مواجهه با اخراج، او کار جدیدی را شروع می کند و با رئیسش به یک مکان تند برخورد می کند.
سفر جدید چهار دوست صمیمی را دنبال می کند که آنها باشگاه کتابخوانی خود را برای سفر دخترانه سرگرم کننده ای که هرگز نداشته اند به ایتالیا می برند.
«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...