تیانا، موانا، سفید برفی، راپونزل و آریل در یک ماجراجویی به سر می برند و هر کدام به طور غیرمنتظره ای به یک قلعه مرموز منتقل می شوند. مدت کوتاهی پس از رسیدن، آنها به زودی متوجه می شوند که گاستون نقشه ای شیطانی برای تسلط بر همه پادشاهی های آنها در نظر گرفته است. شخصیت های پرنسس باید برای حل چالش های پنهان در اعماق دیوارهای قلعه با یکدیگر همکاری کنند و سعی کنند خود را نجات دهند...
کمدی
جامعهای از سگهای راکون جادویی که تغییر شکل میدهند تلاش میکنند تا از تخریب خانه جنگلیشان توسط توسعه شهری جلوگیری کنند.
چاندرا بوز برای تماشای تلویزیون به خانه دوست صمیمی خود یاتیندران می رود. یک روز دعوای کوچکی رخ می دهد و چاندرا با طوفان بیرون می آید و قسم می خورد که یک تلویزیون رنگی بخرد. او اقدامات ناامیدانه ای برای به دست آوردن تلویزیون انجام می دهد و در یک سری مشکلات گرفتار می شود.
آنا بردی قصد دارد در 29 فوریه، روز کبیسه، به دوبلین ایرلند سفر کند تا از دوست پسرش جرمی خواستگاری کند، زیرا طبق سنت ایرلندی، مردی که در یک روز کبیسه پیشنهاد ازدواج دریافت می کند باید آن را بپذیرد.
کمدی روی سن در مورد یک جوان 17 ساله است که از سه دوست صمیمی خود می خواهد که به او کمک کنند تا در اولین مبارزه خود قبل از نقل مکان به شهری جدید به او کمک کنند.
گذشته یک مامور مخفی سابق به او می رسد و دو فرزندش باید قبل از اینکه خیلی دیر شود او را نجات دهند.
مارسی درونگرا آرام و مهربان ایده های درخشان زیادی برای کمک به دوستانش در دستیابی به اهداف و حل مشکلات دارد. اما وقتی دنیا توجهش را جلب میکند و کانون توجه او را جلب میکند، به اشتراک گذاشتن این ایدهها تبدیل به یک چالش میشود.
الویس تنها روی نیمکتی در پاریس نشسته است. او نمی تواند به خاطر بیاورد که او کیست، از کجا آمده است یا چگونه به اینجا رسیده است. بنابراین، او تحقیقات خندهداری را در مورد زندگی خود آغاز میکند. این فراموشی ممکن است به او در یافتن عشق و اختراع مجدد زندگی خود کمک کند.
سرنوشت می تواند نزدیک تر از آنچه فکر می کنید باشد. در این کمدی رمانتیک برنده جوایز، ساکنان انفرادی در یک ساختمان آپارتمانی در لس آنجلس ناگهان خود را مجبور می کنند در طول خانه نشینی در کالیفرنیا به یکدیگر تکیه کنند. آنها قرار است چیزهای زیادی در مورد خود و همچنین همسایگان نسبتاً غیر معمول خود بیاموزند.
این داستان زندگی سامر را دنبال میکند که مادرش ویویان و دخترش کلوئه با او نقل مکان میکنند. ویویان یک دهکده مینیاتوری کریسمس را راه اندازی می کند. همانطور که کلویی شروع به تنظیم مجسمه ها می کند، به نظر می رسد وقایع زندگی واقعی صحنه هایی را که او خلق می کند تقلید می کنند.
کیپ پارسونز، یک ادم رایانه ای که وقتی از سوی یکی به عنوان «غیرقابل مقایسه» رد شد، به خدمات دوستیابی آنلاین اعلام جنگ می کند.
ویرا، یک شوونیست مرد، به دنبال یک عروس با مجموعه شرایط از پیش تعیین شده خود است. با این حال، او به طور غیرمنتظره ای با Keerthi که نقطه مقابل انتظارات او است، ازدواج می کند.
یک رهبر جوان ساده لوح برای پر کردن یک جای خالی در سنای ایالات متحده منصوب می شود. برنامههای آرمانگرایانه او بلافاصله با فساد در خانه و اختلاس قهرمانش در واشنگتن برخورد میکند، اما او سعی میکند علیرغم حملاتی که به شخصیتش میشود، پیشروی کند.