توطئه ای که به عنوان یک کنشگر اجتماعی-سیاسی تبلیغ می شود، حول محور یک اصلاح طلب میانسال ناکسالی است که به اصلاحات اجتماعی تبدیل شده است و مبارزه ای را علیه اداره اوقاف به دلیل سوء استفاده از بودجه و کمک های مالی معبد آغاز می کند.
اکشن
پس از فرار از اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980، یک خانواده یهودی از اودسا تلاش می کند تا در حمام خانه خود در شهر نیویورک، متیع قانون باقی بماند.
ریشی رام و خواهرش ریتو رام ، هر دو مربی هنرهای رزمی هستند و در ریشیکش ساکن شده اند. زندگی مسالمت آمیز آنها هنگامی که خط قرمز یک گروه هنرهای رزمی بدنام را رد می کنند ، آشفته می شود و منجر به بروز اتفاقات خشونت آمیز زیادی می شود.
یک افسر تیم مداخله قتل" که اغلب از حملات پانیک خود رنج می برد، تمام تلاش خود را برای نجات زنی که ناپدید شده انجام می دهد."
هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان، بهشت رو به زوال گذاشت. یانگ جیان، خدای ارلنگ، با کار به عنوان شکارچی امرار معاش می کرد. یک روز به یانگ جیان دستور داده شد تا مرد جوانی که برادرزاده خودش بود را شکار کند.
تنها چیزی که یک کارمند تمام وقت بانک و مربی پاره وقت کبادی می خواهد این است که ارتباط ملی را با مدرسه ای که پدرش ساخته است به ارمغان بیاورد و به بازیکنان جوان کبادی در روستای خود کمک کند تا در مسابقات قهرمانی کشور مقام کسب کنند. با این حال، ممکن است دشوار باشد…
کول به دنبال سدی مرموز می افتد، اما سپس کشف تکان دهنده ای می کند که او یک مامور مخفی است. کول و سادی قبل از اینکه بتوانند برای قرار دومی تصمیم بگیرند، در یک ماجراجویی بین المللی برای نجات جهان غرق می شوند.
سیرو، یک تحلیلگر مالی به سرعت از نردبان ترقی شرکت بالا می رود. او به زودی متوجه می شود که دنیایش وارونه شده است و قرار است با یک گروه مرگبار مرموز به رهبری یک قاتل وحشی برخورد کند.
بانتو از کودکی مورد تنفر پدرش والمیکی قرار گرفته است. سامارا، رئیس او، به او محبت و عشق نشان می دهد تا اینکه متوجه می شود جیندال ها والدین او هستند. بانتو تصمیم می گیرد به دنبال عشق جیندال ها باشد و از آنها در برابر تهدیداتی که با آن روبرو هستند محافظت کند.
جکی پاورز برای جلوگیری از تعقیب پسرش به یک زندگی جنایتکارانه دست از کار نمی کشد. با کارفرمای اوباش در تعقیب، یک برخورد تصادفی در یک غذاخوری کنار جاده مسیر جدیدی را ترسیم می کند.
این فیلم داستان یک تیم PASKAU به رهبری کاپیتان ادیب و مربی او، سرگرد عدنان را دنبال میکند که وظیفه حفاظت از انساندوستانه خدمترسان در کشور جنگزده نامبوری را بر عهده دارند. در بازگشت به خانه، هواپیمای آنها به طور غیرمنتظره ای ساقط می شود...
جاگادیش (نانی) در دهکده ای که در میان خانواده ها با اموال حریصانه دعوا می کند ، میراث پدرش را برای اصلاح همه مسائل مربوط به املاک در روستای خود ادامه می دهد ، در حالی که سعی می کند در این بین خانواده خود را دوباره به هم وصل کند چرا که این خانواده به دلیل مسائل مربوط به اموال از هم جدا شده است…
یک نفرین نسلی، در یک اقدام بیمعنای بیعدالتی نسبت به پونی و خانوادهاش محقق میشود؛ به دنبال انتقام گرفتن توسط سانگایا، که با او گذشته تلخی دارد.