حبیب، مسعود و مازیار سه رفیق لیسانسه هستند. حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور میکند. مازیار، فرزند خانواده ای پر تنش و گرفتار است که فکر مهاجرت در سر دارد…
کمدی
در نزدیکی پایان جنگ ویتنام، گیاهی که در ارتش ویتنام جنوبی جاسازی شده بود به ایالات متحده فرار می کند و در یک جامعه پناهندگان ساکن می شود که در آنجا به جاسوسی مخفیانه و گزارش دادن به ویت کنگ ادامه می دهد.
منصوره باید تمام وقت از خانم ملک که آلزایمر دارد مراقبت کند. محسن و رحیم با استفاده از ترفند جدیدی می خواهند تمام پول حاج قربون را برگردانند اما...
آریان قادر به یافتن یک شریک زندگی کامل نیست. او در طی یک ماموریت رسمی در ایالات متحده با یک دختر عالی به نام سیفرا آشنا می شود و عاشق او می شود تا بعداً متوجه شود که این یک داستان عشق غیرممکن است.
وقتی مردم در لیتل همپتون شروع به دریافت نامههای مملو از فحاشی میکنند، یک مهاجر ایرلندی جنجالی متهم به این جنایت میشود...
هنگامی که یک وبلاگ نویس مد در بالی با یک کفاش با استعداد ملاقات می کند، جرقه ها به پرواز در می آیند که باعث می شود او تعهد خود را نسبت به نامزدش زیر سوال ببرد.
وودی دارکوب پس از بیرون راندن از جنگل باید خانه جدیدی پیدا کند. در کمپ وو هو، او فکر می کند که خانه ای برای همیشه پیدا کرده است، اما یک بازرس آزاد است که می خواهد کمپ را تعطیل کند.
یک زن بدون فرزند با دختر جوان نامزدش پیوند عمیقی برقرار می کند.
اولیویا، که پس از جدایی با بلاک نویسنده دست و پنجه نرم می کند، به امید الهام گرفتن به تعطیلات گرمسیری می پردازد و با شاهزاده الکساندر ملاقات می کند، که برای ازدواج با خانواده سلطنتی به فاصله ای از وظیفه خود نیاز دارد.
وقتی جسد راننده آقای "ام بالون" ثروتمند پیدا می شود،کارآگاه "جاکوز کلوزو" اولیم افسری است که در صحنه حاضر می شود.همه مدارک و شواهد نشان می دهد،"ماریا گمبرلی" قاتل است.اما "کلوزو" که به او علاقه مند شده،معتقد است او چیزی را پنهان می کند.به همین دلیل او را از زندان آزاد کرده تا مخفیانه تعقیبش کند.اما همه چیز آنطور که می خواهد پیش نمی رود و...
پس از اینکه آتشسوزی لباسشویی او را نابود میکند، یک مادر مجرد توسط یک طرح فیشینگ صوتی فریب میخورد. او تصمیم می گیرد تا از جنایتکاران پشت آن تحقیق کند.
پس از اینکه یک سفر خانوادگی غافلگیرکننده به مکزیک برنامههای تولد رونی آن را از بین میبرد، او مصمم است ثابت کند که به اندازه کافی بزرگ است تا بتواند کارهای خود را انجام دهد...
سرنوشت جیانی اغواگر سریالی با ملاقات با کیارا، زنی زیبا که تصادف کرده و فلج است، تغییر می کند.