دِو آمبر، پلیسی بیرحم، درست پس از حل یک پروندهی قتل، در یک حادثه حافظهاش را از دست میدهد. اکنون او باید دوباره این پرونده را بررسی کند، در حالی که باید فقدان حافظهاش را از همه پنهان نگه دارد، جز از معاون کمیسر پلیس، فرحان خان.
معمایی
وقتی مامور اطلاعاتی کاترین وودهاوس مظنون به خیانت به ملت است، شوهرش - که یک مامور افسانه ای است - با آزمون نهایی روبرو می شود که آیا به ازدواج خود یا کشورش وفادار باشد.
یک کشیش که به وحی الهی ایمان دارد و کارآگاهی که از دیدگاههای پریشان رنج میبرد، پروندهی یک فرد گمشده را دنبال میکنند—و در این مسیر، با شیاطین درونی خود روبهرو میشوند.
وقتی «قاتل چشمهای قلبی» در سیاتل دست به جنایت میزند، دو همکار که شب ولنتاین را اضافهکاری میکنند، به اشتباه توسط این قاتل مرموز که به دنبال زوجهاست، یک زوج فرض میشوند. حالا آنها باید رمانتیکترین شب سال را در حالی بگذرانند که برای نجات جانشان فرار میکنند.
گیر افتاده در جزیرهای متروکه، خانوادهای چهار نفره برای بقا تلاش میکنند، در حالی که گذشتهشان آشکار میشود و آنها را به ورطهای از اتفاقات دردناک فرو میبرد.
وقتی سئونگ-دو، متخصص قلب، و همسرش متوجه میشوند که دخترشان، سومی، روز به روز علائم عجیبی از خود نشان میدهد، تصمیم میگیرند یک مراسم اخراج شیاطین را انجام دهند. وقتی به محل میرسند، کشیش بان مطمئن است که شیطان در بدن اوست و به نظر میرسد که مراسم موفقیتآمیز آن را از بدن سومی بیرون میآورد، اما در نهایت به مرگ ناگهانی سومی منجر میشود. با شروع مراسم تشییع جنازه، سئونگ-دو که متوجه برخی نشانههای عجیب در بدن سومی میشود، به باور خود که ممکن است او هنوز نمرده باشد و قلبش همچنان میزند، مواجه میشود.
لی جون، یک سرباز بازنشسته چینی، خود را در یک مسابقه با زمان میبیند هنگامی که یک حمله تروریستی جامعهای چینی در خارج از کشور را هدف قرار میدهد. او تنها ۱۲ ساعت فرصت دارد تا با تمام توان و شجاعت خود به حفاظت از هموطنانش بپردازد و از این وضعیت خطرناک جان سالم به در ببرد.
پس از یک سرقت الماس حلنشده، تعقیب سرسختانه یک پلیس سرسخت برای یافتن مظنون اصلی به وسواس تبدیل میشود، تا زمانی که سرانجام با یکدیگر و با حقیقت روبهرو میشوند.
آمِمیا یک یوتیوبر نامحبوب است که در موضوعات مربوط به علوم غریبه تخصص دارد. روزی مدیرش یک نقشهٔ طبقات خانه به او میدهد و میگوید که این نقشه در نگاه اول شبیه به یک خانهٔ معمولی است، اما نقطهای نامفهوم و مرموز در آن وجود دارد. آمِمیا شروع به بررسی دقیق نقشه میکند و در این میان، کوریهارا که یک معمار و علاقهمند به معماهاست، به او میپیوندد. آنها تلاش میکنند راز پشت این خانه را کشف کنند. در همین حال، یوزوکی با آمِمیا تماس میگیرد و میگوید که دربارهٔ خانهای که او در کانال یوتیوبش منتشر کرده، چیزهایی میداند. او به آمِمیا و کوریهارا میپیوندد تا راز خانه را فاش کنند، اما به نظر میرسد که خودش هم رازی در دل دارد.
در محله گانگنام سئول، "جههی" از رازی دربارهی مجموعهای از ناپدید شدنها خبر دارد، اما خودش هم ناگهان ناپدید میشود. کارآگاه "کانگ"، قانونشکن "یون"، و دادستان "مین" هر کدام به دلایل خود به دنبال کشف حقیقت هستند.
هنگامی که نیرویی مرموز تابستان بچهها را به هم میریزد، نوآ و دوستانش با همکاری یک کارآگاه بازنشسته برای نجات شهرشان وارد ماجرایی پرهیجان و خطرناک میشوند، اما…
هنگامی که یک دختر 8 ساله به طور مرموزی ناپدید می شود، مجموعه ای از مرگ ها و ناپدید شدن های گذشته شروع به پیوند می کند.