ده هزار سال پیش از به قدرت رسیدن پل آتریدیز، دو خواهر به نامهای والیا و تولای هارکونن فرقه افسانهای و محفل زنان را پایهگذاری کردند که بعدها با نام بن جسره شناخته شد تا سرنوشت آینده بشریت را تحت کنترل خود درآورند.
درام
فوجینو دختری با اعتماد به نفس بالا و کیوموتو دختری منزوی است که هر دو در شهری کوچک زندگی میکنند. با این حال، علاقه مشترک آنها به طراحی مانگا این دو دختر کاملاً متفاوت را به یکدیگر نزدیک میکند و…
زندگی یک زوج زمانی دچار آشفتگی میشود که دخترشان برای بازی در مقابل یک ستاره جنجالی انتخاب میشود.
درامی برپایه نمایشنامه ای موفق، درباره بازیگری پیر و دستیار شخصی وی.
زندگی اندی گودریچ زمانی دستخوش تغییر میشود که همسرش وارد برنامه بازتوانی میشود و او را با بچههای کوچکشان تنها میگذارد. گودریچ به دخترش از ازدواج اولش، گریس، تکیه میکند و در نهایت به پدری تبدیل میشود که گریس هیچگاه نداشته است.
در شمال کرالا و در سالهای ۱۹۰۰، ۱۹۵۰ و ۱۹۹۰، سه نسل از قهرمانان، مانیان، کونجیکلو و آجایان، تلاش میکنند تا از مهمترین گنجینه سرزمین محافظت کنند.
در محله گانگنام سئول، "جههی" از رازی دربارهی مجموعهای از ناپدید شدنها خبر دارد، اما خودش هم ناگهان ناپدید میشود. کارآگاه "کانگ"، قانونشکن "یون"، و دادستان "مین" هر کدام به دلایل خود به دنبال کشف حقیقت هستند.
یک پسر دوازده ساله، سیواناندان، مادرش، خواهرش و دوستش را روایت میکند که در زندگی چالشهای مختلفی را پشت سر میگذارند، جایی که یک درخت موز، به نمادی از امید، استقامت و پیوندهای خانوادگی تبدیل میشود
از اتفاقات پشت پردهی سیاستمداران هفت کشور ثروتمند دموکراتیک جهان است. این سیاستمداران در حال نوشتن بیانیهای درباره یک بحران جهانی هستند که ناگهان خود را در جنگلی سرسبز و پرخطر گم میکنند.
داستان یک مرد ۶۹ ساله را روایت میکند که تصمیم میگیرد در رقابتهای سهگانه تریاتلون شرکت کند.
پس از زندگی پرخطر در لندن، رونا تلاش میکند با گذشته پر از مشکلات خود کنار بیاید. امیدوار به بهبودی، به زیبایی وحشی جزایر ارکنی اسکاتلند که در آنجا بزرگ شده بازمیگردد.
پس از یک جدایی بد، آریانه به خانه بازمیگردد و شغلی بهعنوان مترجم برای کارگران مهاجر فصلی پیدا میکند. با مشاهده سوءاستفادهها در محیط کار، آریانه باید تصمیم بگیرد که تا کجا آماده است برای اعتراض به بیعدالتیها قدم بردارد.
پدری پسرش را به مأموریتی خطرناک میفرستد، در حالی که کاملاً آگاه است این مأموریت میتواند مانند خودکشی باشد. پسر، با وجود آگاهی از خطرات، مأموریت را به خاطر کشورش قبول میکند.