پت تیت که تازه از زندان بیرون آمده، دوباره وارد تجارت کلوپ شبانه خود در اسکس می شود. از آنجایی که او نمی تواند از فکر کردن در مورد مردی که او را کنار گذاشته است دست بردارد، طولی نمی کشد که او به ماربلا می رود تا فرانک هریس را پیدا کند و به دنبال انتقام او باشد.
جنایی
گانگستر بدنام، پت تیت، از طریق جهان زیرین جنایتکار اسکس بالا می رود. پیش درآمدی بر فرانچایز Rise of the Footsoldier.
این فیلم مانک، کارآگاهی باهوش مبتلا به اختلال وسواس فکری-اجباری را دنبال میکند. او برمی گردد تا آخرین پرونده مربوط به دختر خوانده اش مولی را که روزنامه نگاری است که برای عروسی او آماده می کند، حل کند.
بنی برای رئیس جرایم مدرسه قدیمی آبه کار می کند، آبه شخصیت های متعددی دارد و در یک جنگ گروهی با فرانکی بدنام است. کین مرگبارترین شخصیت آبه است، 24 ساعت آینده یک قاتل خواهد بود. امروز روز خوبی برای مردن است.
یک مخبر محرمانه جوان برای یک عملیات مخفی خطرناک فرستاده می شود. این نگاهی است بدون محدودیت به سربازان پیاده آسیب پذیر جنگ علیه مواد مخدر، جنایتکاران جوانی که تحت فشار قرار می گیرند تا برای پلیس کار کنند.
پدری که اغلب به دلیل کار دور است، نمی تواند شدت عشق پسرش را درک کند. از قضا این محبت و تحسین شدید نسبت به پدر و خانواده اش باعث ایجاد تضاد بین پدر و پسر می شود.
هنگامی که یک مدل مشهور کشته می شود، یک کارآگاه باهوش پس از اینکه متوجه می شود این حادثه یک راز به نظر می رسد، تحقیق می کند.
چارلی سوئیفت یک تعمیرکار با مشکلی است: اراذلی که او را کتک زده است، سرش را از دست داده است و چارلی تنها در صورتی پرداخت میشود که جسد قابل شناسایی باشد. مارسی کرامر، همسر سابق قربانی و زنی با تمام مهارت های مورد نیاز چارلی وارد شوید.
برای فرار از قانون، یک دون بی رحم سعی می کند شبیه خود را بکشد. یک آشپز و سعی می کند جای او را بگیرد.
زمانی که بین امور داخلی و شهردار فاسد شهر گیر میافتد، یک پلیس مشکوک خودش را در بالای سرش میبیند.
جانگ سه چول رئیس یک باند است. او در 3 سال گذشته عاشق کانگ سو هیون بوده است، اگرچه او مدام او را رد می کند و سعی می کند او را از خود دور کند. پس از خوردن غذا به او می گوید که نمی تواند با او باشد زیرا می خواهد بانوی اول کره باشد.
یک افسر پلیس درستکار با همسر و پسرش پس از دستگیری یک قاتل به طور تصادفی درگیر توطئه ای می شود. نقطه ضعف او این بود که پسرش برای درمان پاهایش نیاز به عمل جراحی داشت. کدام مسیر را انتخاب کنیم؟ حقانیت یا توطئه؟