ادی سه رفیق خود را متقاعد می کند تا برای یک بازی پوکر حیاتی در برابر یک اوباش قدرتمند محلی، هچت هری، پول جمع کنند. ادی ضرر می کند و پس از آن هری یک هفته به او فرصت می دهد تا 500000 پوند را پس بدهد.
کمدی
برای قدرت دادن به شهر، هیولاها باید کودکان را بترسانند تا فریاد بزنند. با این حال، کودکان برای هیولاها سمی هستند، و پس از اینکه یک کودک از راه می رسد، دو هیولا متوجه می شوند که ممکن است چیزها آنطور که آنها فکر می کنند نباشد.
آملی دختری بی گناه و ساده لوح در پاریس است که احساس عدالت دارد. او تصمیم می گیرد به اطرافیانش کمک کند و در این راه عشق را کشف می کند.
پسری بی سرپرست و یتیم با اژدهای جوانی به نام دریک دوست می شود و با کمک دیگران به او کمک می کند تا نحوه پرواز و مبارزه را بیاموزد و از خود در برابر شوالیه بی رحم محافظت کند و ...
گویی قرار ملاقات از پیش تعیین شده آنها که توسط والدین سنتی هندی آنها سازماندهی شده بود، به اندازه کافی ناراحت کننده نبود، راوی و ریتا مجبور می شوند با هم در محل خود پناه ببرند، زیرا گسترش COVID-19 تشدید می شود.
یک تیم فوتبال نوجوان بدون نظارت، بازیکن آس خود را به عنوان رهبر باند رقیب در راه صعود به تیم ملی از دست می دهد و به این ترتیب باید او را پشت سر بگذارد و...
از فروش لباس زیر گرفته تا فرزندخواندگی پدر برای مزایای بیمه، دیلجیت برای تبدیل شدن به سه ثروتمندترین مرد جهان برای او و دوستانش دست از کار نخواهد کشید.
بورات سرپرست تلویزیون قزاقستاناست که به ایالات متحده اعزام می شود تا در مورد بزرگترین کشور جهان گزارش تهیه کند. با حضور گروه مستند ، بورات علاقه بیشتری به یافتن و ازدواج پاملا اندرسون پیدا می کند و ...
پرسون، یک انیماتور حرفه ای، که با علاقه کمی مجبور می شود شغل دولتی بازرس دامپزشکی را به عنوان یک انتصاب دلسوزانه انجام دهد. اتفاقات مملو از سرگرمی را که در کارش در انتظار اوست می گذراند...
داستان مردی که کریسمس به خانه برمی گردد تا املاک مادر غریبش را تسویه کند. یک بار در آنجا دفتر خاطراتی را کشف می کند که ممکن است اسراری را برای گذشته خودش و یک زن جوان زیبا در سفری مرموز از خودش نگه دارد.
گروهی از جنگجویان تمام زندگی خود را برای یک آخرالزمان آماده کردند که هرگز اتفاق نیفتاد و اکنون باید راه خود را برای جا افتادن در جامعه پیدا کنند.
سینتو، یک عاشق افسرده، احساسات خود را بر روی یک اسکناس می نویسد که ویروسی می شود و باعث زنجیره ای از رویدادهای خنده دار می شود. آیا او بر دل شکستگی غلبه خواهد کرد و موضوع را برای خودش خواهد بست؟