ویلا و بیل عاشقان سابقی هستند که برای اولین بار پس از سال ها زمانی همدیگر را دیدند که هر دو در حین حمل و نقل در فرودگاه به خاطر برف گیر می افتند.
کمدی
داستان چهار خواهر که در جشن آخر هفته یونان مجددا گرد هم میآیند.
در میانه اجرای نمایشنامه ، بلوار بسیار بدی، یانیک از جایش بلند می شود و نمایش را قطع می کند تا شب را در دست بگیرد.
یک قاتل ارشد سابق که به صورت ناشناس به عنوان پدری در حومه شهر زندگی می کند، وقتی گذشته اش به او می رسد، باید خانواده بی خبر خود را فراری دهد.
دو روح که به تازگی مردهاند، به یک جن گیر مراجعه می کنند تا از طریق او ساکنان نفرتانگیز جدید خانهشان را از آنجا بیرون کنند.
شیفتگی مردی به طراح کتش سبب میشود تا زندگیاش را از بین برده و به خلاف روی بیاورد...
یک زن جوان و باردار باید بفهمد که چگونه قبل از اینکه شوهرش به خودش یا خانوادهاش آسیب برساند، عادتهای کابوسآمیز راه رفتن در خواب را متوقف کند.
زوج جوانی که پس از فاش شدن رازهایی در مورد گذشته یکدیگر، زندگی شان زیر و رو می شود.
دو دوست باید به مدت یک ماه از فرزندان خود مراقبت کنند در حالی که سعی می کنند آن را با مشاغل موقت خود در یک هتل مجلل متعادل کنند.
قهرمان داستان و دوستانش کیسه ای پر از پول و جواهرات را در یک خانه ییلاقی خالی از سکنه پنهان می کنند تا پلیس را رها کنند. هنگامی که او برای پس گرفتن کیف می رود، یک روح او را وادار می کند تا یک بازی بقا را انجام دهد تا با کیف آن را ترک کند.
یک معلم در یک مدرسه نخبه مشغول به کار می شود و با پنج دانش آموز پیوند محکمی برقرار می کند - رابطه ای که در نهایت به یک چرخش خطرناک تبدیل می شود.
درام در شب سال نوی 1999 در یک هتل مجلل سوئیس که در آن زندگی کارگران هتل و مهمانان مختلف در هم تنیده می شود.
ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.