کشتیگیر «رندی» (میکی رورک) سال ها از دوره ی اوج اش گذشته است. ستاره سال های پیشین مسابقات کشتی اکنون به صورت نیمه وقت در خواروبار فروشی کار می کند. او به خاطر وضعیت جسمی اش شاید دیگر نتواند کشتی بگیرد، برای همین تصمیم می گیرد تا تغییراتی در زندگی اش ایجاد کند. او حتی به سراغ دخترش می رود و سعی می کند گذشته ها را جبران کند. اما پیشنهاد مبارزه با رقیب قدیمی اش او را سر دو راهی بزرگی قرار می دهد ...
فیلم
«اشیاء نادر» داستان زن جوانی را روایت میکند که وقتی در یک مغازه عتیقه فروشی مشغول به کار میشود، به دنبال بازسازی زندگی خود است. او اعتماد به نفس خود را از روح های مهربانی که صاحب مغازه هستند باز می یابد، تا زمانی که کسانی که از گذشته آسیب زا او هستند شروع به فعالیت می کنند...
مایک وایت پس از محکومیت طولانی در زندان، به دنیایی میآید که بهشدت توسط فناوری تغییر کرده است و فقط سعی میکند یک زندگی عادی داشته باشد، باشگاه آقایان خود را اداره میکند و از خانوادهاش مراقبت میکند.
ستاره معروفی را دنبال می کند که خود را در یک اتاق بیمارستان بریتانیا به همراه سه زن دیگر که به او کمک می کنند می بیند.
همه دولتهایی که بر کشور حکومت کردهاند، قوانینی وضع کردهاند که مردم بومی را اغلب از شیوه زندگی و سرزمینشان محروم میکند و از منافع سرمایهداری دوستانه محافظت میکند. این فیلم به یک اپیزود از مخالفت در دهه 90 بازنگری می کند که آغاز شد
آصف مردی است که به روح اعتقاد ندارد و در این زمینه به مردم آگاهی می بخشد. وی به همراه خانواده اش برای دیدار با خانواده همسرش پیش آنها می رود. در نزدیکی خانه آن ها یک زمین تسخیر شده وجود دارد و یک روح انتقام جو در آنجا حضور دارد و باعث مشکلات می شود...
هنگامی که یک عملیات دزدی از خانه به یک تیراندازی خونین تبدیل می شود، یک جفت فراری به خانه یک مادر مجرد پناه می برند؛ در حالی که منتظر راننده آتشی مزاج و البته بسیار باردار خود هستند تا به موقع نقشه فرار را برای یک پول بزرگ طراحی کنند. .
«نینا» مدت زمان زیادی از عمر خود را صرف یادگیری رقص باله نموده و برای رسیدن به موفقیت، سخت تلاش میکند. او برای به دست آوردن نقش اول بالهی «دریاچهی قو» اثر «چایکوفسکی»، باید مربی سختگیرش را متقاعد کند که میتواند نقش قوی سفید و سیاه به صورت همزمان اجرا کند.
یک وکیل تبدیل به هیئت منصفه و جلاد می شود و به دنبال باندی می رود که توسط پسر وزیر رهبری می شود که با گرفتن فیلم هایی از زنان، آنها را تهدید می کنند.
زنی که از فراموشی رنج میبرد وقایعی را که منجر به خودکشی پدرش شد، در هم میریزد، اما ارواح کودکانی که او شروع به کشتن آنها میکند شکنجه میشود.
هازل، تبلیغ کننده، باید تصویر دیگو بازیکن MLB را بازسازی کند، که اتفاقاً عشق سابق او بوده است!
پس از اینکه توسط یک تاجر ثروتمند به نام روزاریو مورد توهین قرار گرفت، پاندیت جای کیشن با ازدواج دخترش با راجو، یک کولی که به عنوان یک میلیونر ظاهر می شود، به او درسی می دهد.
خدمه ای از کارگران سرسخت جاده، به رهبری پدر و پسری که نزاع می کنند، باید از شبی که به طور تصادفی یک خون آشام ایرلندی باستانی را بیدار می کنند، زنده بمانند.