فیلم

فیلم در دهه 80 میلادی روایت می‌شود. گروهی از پسران لس آنجلسی سعی دارند تا راه صد ساله را آن هم با کلاهبرداری یک شبه طی کنند و به ثروت عظیمی دست بیابند اما اوضاع قرار نیست بخوبی پیش برود…

در آمستردام اشغال شده توسط نازی ها، دو برادر بانکدار، والراون و جیوس ون هال با بزرگترین چالش خود مواجه می شوند و...

ویکتور گارنیر بر اثر یک سرمایه گذاری نادرست در بانکی که روبروی مغازه اش است تمام سرمایه خود را از دست میدهد و به ناچار تصمیم میگیرد از مغازه خود یک تونل به طرف بانک بزند…

 “کرمیت” و دوستانش برای اجرای برنامه موزیکال خود به نیویورک می‌روند تا نمایش خود را به اجرا بگذارند اما این کار فراتر از آن چیزی است که آن‌ها پیش‌بینی می‌کردند…

دن ساندرز با خانواده اش به بیرون از شهر، کنار جنگل میروند تا طبق دستور رئیس محله مسکونی آنجا را توسعه دهد. از طرف دیگر دن تحت فشار خانواده اش است تا به شهر خود بازگردند. اما انگار فشارهای دن تمامی ندارد. سرانجام حیوانات جنگل به....

 مامور بازنشسته باید تمام مهارتهای مرگبار خود را بازیابی کند و با همکاری یک کارآگاه سابق ماموریت جدیدش را به سرانجام برساند...

در روز عید در شهری کوچک حبابی برفی جلوی خانه “جان” و “بت” گذاشته میشود. آنها حباب را به عنوان هدیه به پسرشان رودی میدهند. در این حباب ماکت شهر کوچک آنها دیده میشود. با حرکت دادن شستی های حباب توسط “رودی” اتفاقاتی عجیب در شهر 

چارلز داچمین، خوراک شناسی مشهور و ناشر راهنمای مشهور رستوران داری، نبردی سخت علیه فست فود آغاز میکند تا هنر آشپزی فرانسوی را نجات دهد…

نورمن و پل، پسران نوجوان خانم و آقای مک‌لین بر طبق اصول و قوانین کلیسای پرسبیتری بزرگ شده‌اند. آنان ضمناً یاد گرفته‌اند که عاشقانه، ماهیگیری با قلاب را دوست داشته باشند و در رودخانهٔ محلی، ماهی بگیرند. سال‌ها بعد نورمن، رشته جنگلداری می‌خواند و پل نجات غریق می‌شود. با گذشت زمان بین دو برادر فاصله می‌افتد ولی عشق به ماهیگیری هر از گاه آنان را به هم می‌رساند…

دکتری به نام پارناسوس در لندن به مردم قول سفر به یک دنیای خیالی را میدهد که توسط ذهن خودش کنترل میشود و داستان هایی را که برای دخترش ولینتنا تعریف میکند تبدیل به واقعیت میشوند…

پسر بچه ی دوازده ساله ای به نام جاش باسکین، در یک کارناوال از ماشین آرزو میخواهد که بزرگ شود. پس از شبی طوفانی، جاش بیدار میشود و خود را یک مرد سی و پنج ساله (هنکس) مییابد…

یک جنگجوی شکست خورده علیه حاکمی ستمگر و فاسد قیام میکند تا انتقام بی احترامی به استادش را بگیرد…

ک مامور به سیدنی فرستاده می شود تا ژن ویرایش شده یک بیماری بنام «چیمرا» را بیابد و نابود کند.