هملت، شاهزاده دانمارک، به خانه بازمی گردد تا پدرش را به قتل رسانده و مادرش را دوباره با قاتل، عمویش، ازدواج کند. در همین حال، جنگ در حال وقوع است.
مرگ دانش آموز در اردوگاه سوالاتی را برمی انگیزد. کارآگاهان متوجه می شوند که اقدامات مادر بر دختر او تأثیر گذاشته است زیرا او به دیگران نزدیک به دختر مشکوک است. این فیلم به کشف این تراژدی پیچیده می پردازد.
یک مددکار اجتماعی زندان تیم دوچرخه سواری از محکومان نوجوان را گرد هم می آورد و آنها را به یک سواری متحول کننده 1000 مایلی می برد. با الهام از زندگی گرگ تاونسند و تیم دوچرخه سواری آکادمی ریج ویو.
چیزی بدتر از دستیار یک ستاره سینمای پرطرفدار که شما را جدی نمی گیرد هست؟ بله فهمیدن اینکه او با مادرت رمز و رازهایی دارد...
بر اساس یک پرونده دادگاه تاریخی، یک روزنامه نگار جسور رفتار غیراخلاقی یک رهبر محترم را زیر سوال می برد و...
ابلا یک نانوایی محلی متوسط را از خانه خود در کازابلانکا اداره می کند، جایی که او با دختر 8 ساله خود واردا به تنهایی زندگی می کند. وقتی سامیه، یک زن باردار جوان، در خانه آنها را می زند، ابلا تصور نمی کند که زندگی او برای همیشه تغییر کند.
سزار، مرد بدبختی که به عنوان نگهبان آپارتمان کار می کند، به زنی جذاب که در آنجا زندگی می کند علاقه خاصی نشان می دهد. او تمام تلاش خود را می کند تا او را به دردسر بیندازد.
پنج دوست برای بازدید از قبر یک پدربزرگ به روستایی تگزاس می روند. در راه با خانهای متروک برخورد میکنند، اما چیزی شوم را در درونشان کشف میکنند. چیزی مسلح به اره برقی.
یک جاسوس نخبه بنگلادشی با یک عامل سیا همکاری می کند تا یک سازمان جنایتکار بین المللی به ریاست یک تاجر بی رحم را سرنگون کند.
فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد دکتر مینگ وانگ، یکی از برترین جراحان لیزر چشم در جهان است که با توسعه فناوری نوآورانه، بینایی را به میلیونها نفر باز میگرداند و…
Barmaid Sylvie یک مادر مجرد است که با دو پسرش سوفیان و ژان ژاک زندگی می کند. یک شب، سوفیان در حالی که تنها در آپارتمان است، مجروح می شود و در نتیجه او را در یک خانه نگهداری می کند. سیلو مصمم است پسرش را به خانه بازگرداند.
آکیتو 17 ساله در حالی که تنها یک سال از زندگی اش باقی مانده است، با شادی بخشیدن به یک دختر بیمار لاعلاج که تنها شش ماه از آن باقی مانده است، معنای جدیدی در زندگی پیدا می کند.
مرد جوانی که قرار است ازدواج کند، اما به دلیل شبکه ای از بدشانسی و شرایط پیش بینی نشده، با زنی ازدواج می کند که از او متنفر است و مجبور است به خاطر آن خشم او را متحمل شود.