با الهام از وقایع واقعی بهار 1944، زمانی که نازی ها در روز تولد آدولف هیتلر یک مسابقه فوتبال بین تیمی از زندانیان اردوگاه و یک تیم نخبه نازی ترتیب دادند. مسابقه ای که زندانیان مصمم به پیروزی هستند، مهم نیست چه اتفاقی می افتد.
پس از اینکه آزمایش DNA یک زن در خانه چندین خواهر و برادر ناتنی را نشان داد، او طرحی تکان دهنده را کشف کرد که شامل اسپرم اهداکننده و یک پزشک محبوب باروری بود.
دتوری جشن مهیج و پرشور جوکی الهامبخش فرانکی دتوری، ستاره راک مسابقهای و یکی از پرطرفدارترین ورزشکاران تمام دوران است که در سه سال گذشته به عنوان بهترین جوکی جهان Longines انتخاب شد.
درمورد پسربچهای بهنام «نیکی» است که فکر میکند میتواند با ذهنش اژدها را کنترل کند و بهاین وسیله به پدرش کمک کند و باعث افتخار او باشد که...
دربارهی پرندهای پا دراز است که بر فراز دریاچهای در حال پرواز هست و چند ماهی شکار می کند. او یک ماهی نارنجی درخشان را میبیند و تلاش بیهودهای میکند تا او را شکار کند. صبح روز بعد او دوباره ماهی را تحت نظر میگیرد اما این بار مهارت عجیب ماهی در خلق رنگینکمان توجه او را جلب میکند و…
یک عنکبوت کوچک آرزو دارد از مرزهای زمین فراتر رود و جذابیت مرموز ماه دوردست را کشف کند.
هنگامی که ربات ها، یک شهر بسیار بزرگ و پیشرفته را تحت کنترل خود در می آورند، گروهی از حیوانات خانگی لوس و از خود راضی، باید تمامی اختلاف نظرهایشان را کنار بگذارند تا ب...
بکت یک گربه نازپرورده و خودخواه است که دست خوش شانسی که به او داده شده را کاملا بدیهی می داند. با این حال، زمانی که او نهمین زندگی خود را از دست می دهد، همه چیز در شرف تغییر است.
پس از 20 سال زندان، مردی دوباره با عشق از دست رفته خود متحد می شود و حقیقت جنایات او فاش می شود.
در جزیره ای دورافتاده در یونان، دو برادر دوقلو درگیر ماجرای عشقی پرهیاهویی می شوند و یک کارآگاه آشفته معروف به «مرد حسود» برای تحقیق درباره این موضوع انتخاب می شود.
در یک ایستگاه شلوغ اتوبوس، دو مرد از طبقات اجتماعی متفاوت با یکدیگر برخورد میکنند. یکی در ناز و نعمت غوطهور است و دیگری با چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکند. آنها با هم سفری را آغاز میکنند که با طنز و ماجراهای غیرمنتظره همراه است.
فرزاد یه تن لشه که نمی دونی با مشت بزنی تو دهنش یا بغلش کنی. زنش و دوست فابریکش کیوان، تنها کسایی هستن که میتونن تحملش کنن. یه شب بعد از مهمونی، میخوان دسته جمعی برگردن خونه، ولی کسی نمیدونه این دفعه فرزاد چه گندایی زده
حسن خشمگین است. مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. شیوا مهاجر، ستاره محبوبش صبر ندارد و میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش گلی، دیگر عاشقش نیست. دخترش آلما، بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش جیران، پیر شده و کمکم حافظه خود را از دست داده. مزاحم جذابی به نام آنی، او را هر جا میرود تعقیب میکند و اصرار دارد حسن او را وارد دنیای سینما کند. از همه بدتر، قاتلی در سطح شهر مشغول کشتن کارگردانان سینمای ایران است، اما حسن را نادیده گرفته. حسن رنجیدهاست: آیا او مهمترین فیلمساز این شهر نیست؟ پس چرا قاتل تحویلش نمیگیرد؟ هنگامی که نام حسن به عنوان مظنون اصلی پرونده قتلها در شبکههای اجتماعی مطرح میشود، اوضاع دیگر غیرقابل تحمل میشود. حالا حسن ناچار است برای اعاده حیثیتش نقشهٔ هوشمندانهای بکشد…