یک فیلمنامه نویس کوچک به طور تصادفی نقشه گنج را در میان وسایل پدربزرگش پیدا میکند و مکان گنج در زیر زندان در خلیج چیلانگ است.
ماساهیرو نیشیکی یک کارمند بانک کهنه کار است که در شعبه ناگاهارا برای بانک دایچی توکیو کار می کند. یک روز، یک حادثه پول نقد در شعبه ناگاهارا اتفاق می افتد. ماساهیرو با همکارانش آیری کیتاگاوا و یوجی تاباتا به دنبال حقیقتی است که در پس پرونده گمشده پول نقد است. واقعیتی در پشت این حادثه کشف می شود.
یک بازیگر اسپانیایی در جریان فیلمبرداری یک فیلم ناپدید می شود. اگرچه جسد او هرگز پیدا نمی شود، اما پلیس به این نتیجه می رسد که او در لبه یک صخره دچار حادثه شده است. سال ها بعد...
مردی که با سختیها مواجه میشود و پس از یک سری شکستها به خودکشی میاندیشد، با مرگ مواجه میشود و مأموریت مییابد تا بارها و بارها مرگ را در 13 زندگی دیگر تجربه کند تا فرصت زندگی را به دست آورد.
مانو و پریا از طبقه متوسط هستند و عاشق هم می شوند. وقتی شرایط مانو را به زندان میاندازد، رابطه او با پریا به خطر میافتد.
Nelakonda Bhagavanth Kesari در مورد معامله حتی با یک تاجر قدرتمند که برای او پول خرج کرده است، قاطعانه است. او آماده است تا در برابر دشمن سرسخت مبارزه کند و مسائل آنها را دوستانه حل کند.
افسانه ای هومری که سفر پرماجرا دو پسر جوان به نام های سیدو و موسی را روایت می کند که داکار را ترک می کنند تا به اروپا برسند.
یک مهاجر فیلیپینی بدون مدرک، شغلی را به عنوان پرستار برای پیرمردی پیدا می کند و زندگی بهتری را برای او و دخترش تضمین می کند. اما یک کشف تاریک، هر چیزی را که او برای آن تلاش کرده و برایش عزیز است، نابود خواهد کرد.
"خرگوش مخملی" بر اساس کتاب کلاسیک مارجری ویلیامز، جادوی عشق بی قید و شرط را جشن می گیرد. وقتی ویلیام یک اسباب بازی مورد علاقه جدید برای کریسمس دریافت می کند، یک دوست مادام العمر را پیدا می کند و دنیایی از جادو را باز می کند.
زمانی که میلیون ها غریبه ناگهان شروع به دیدن او در رویاهای خود می کنند، یک مرد خانواده بدبخت زندگی خود را زیر و رو می کند. هنگامی که حضورهای شبانهاش به شکل کابوسآمیزی در میآید، پل مجبور میشود تا ستارهی تازهیافتهاش را دنبال کند.
هنگامی که یک سکونتگاه صلح آمیز در لبه ماه دور خود را در معرض تهدید ارتش یک نیروی ظالم حاکم می بیند، غریبه مرموزی که در میان روستاییان آن زندگی می کند بهترین امید آنها برای بقا می شود.
هایدی ویکس (اریکا سرا) و بچه هایش آنی و گرت (جولیت هاوک و لوگان پیرس) که تازه وارد شهر شده اند، یک رمز و راز کریسمس را در خانه تاریخی خود کشف می کنند. دستکار و تاریخدان محلی دیوید (ویکتور وبستر) در این راه کمک میکند.
یک مرد جوان سابق، آزادی تازه یافته خود را به خطر می اندازد تا دختر هم زندانی خود را که از هم جدا شده است، بیابد، و ناآگاهانه شیطانی را از گذشته خود مستقیماً به آستان او می آورد.