یک دیو بی رحم پس از گرفتار شدن با یک وارث یخی، که ممکن است کلید توانایی های از دست رفته او و قلب او را در دست داشته باشد، ناتوان می شود.
پرواز یک تیم راگبی بر روی یخچالی در رشته کوه آند سقوط می کند. معدود مسافرانی که از تصادف جان سالم به در می برند، خود را در یکی از سخت ترین محیط های جهان برای زنده ماندن می بینند.
داستان واقعی احساس خوب از اینکه چگونه جیمز بوون، یک معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی، با ملاقات با یک گربه زنجبیلی ولگرد، زندگی خود را متحول می کند. بر اساس پرفروش ترین کتاب بین المللی.
هاریش مدهاو، یک پلیس ساده، و نیشانت، یک استاد کالج، درگیر جنایتی می شوند و یکی باید برای صداقت خود بجنگد و دیگری باید برای عدالت بجنگد.
دختر نوجوانی که مصمم است بفهمد چه اتفاقی برای مادر گم شده اش افتاده است، خودش را رو در رو با یک قاتل سریالی دیوانه می بیند که به اشتباه در شب هالووین از یک دیوانگاه آزاد شده است.
وقتی پریسیلا بولیو نوجوان با الویس پریسلی ملاقات می کند، مردی که در حال حاضر یک سوپراستار سبک راک اند رول است، در لحظات خصوصی به فردی کاملا غیرمنتظره تبدیل می شود: یک دوست هیجان انگیز، یک متحد در تنهایی، یک بهترین دوست آسیب پذیر...
در آستانه تعطیلات بزرگ خود، گوینده مشتاق اخبار، اوری کویین، مهاجمی را که کت و شلوار قرمز پوشیده است و مدعی است کریس، پسر بابانوئل است، دستگیر می کند.
«اریک» (دویلن) و «الکس» (فراست) دو دوست صمیمی، در دبیرستان خوش نامی در حومه ی پورتلند مشغول به تحصیل اند. این دو نوجوان، مسحور شمایل نگاری های آلمان نازی هستند، از ویدوگیم های خشن لذت می برند و خیلی خونسردانه نقشه می کشند که چطور حمله ای غافل گیرانه به مدرسه انجام دهند...
ترفند بالاچاندران را دنبال می کند، مردی با گذشته بد، که با آلاژینی ازدواج می کند و او را به فردی شاد و دوست داشتنی تبدیل می کند. جن، موجودی فراطبیعی، کنترل بالاچاندران را به دست می گیرد و باعث می شود اعتمادش را از دست بدهد و با مخالفان وحشتناکی روبرو شود...
در طول یک سفر کاری، کیلی، برنامهریز رویداد و برت، عامل ورزشی، به دلیل طوفان برفی، نمیتوانند برای کریسمس به خانه بروند. این دو که مصمم هستند تا شب کریسمس به نیویورک برگردند، با هم متحد می شوند و سعی می کنند راه خود را طی کنند...
در آینده ای آخرالزمانی،تنها تعداد کمی از انسانها باقی مانده اند.هیچکس قادر به صحبت کردن نیست.یک انزواطلب مصمم با پیرمردی دوست می شود.آنها به کمک هم با تبهکاران مبارزه می کنند تا غذا،سرپناه و زندگی خود را به دست آورند...
با نزدیک شدن به تعطیلات، امیلی و جرد مشتاقانه منتظر هستند تا دوباره تعطیلات را با هم جشن بگیرند.