یادآوریهای گذشته سم او را آزار میدهد در حالی که آماده میشود کاری را که هفت سال پیش آغاز کرده بود به پایان برساند. والاس به طور مخفیانه با یک نماینده چینی دیدار میکند.
رومانس آیرتون سنا با شوشا باعث جنجال رسانهای میشود. یک موتور خراب، درگیریهای عمومی و درامهای داخل پیست تنشها میان سنا و پروست را شدت میبخشد.
یک داستان قهرمانانه واقعی از سرهنگ موکوند وارداراجان، افسر ارتش هند که در حین یک مأموریت ضدتروریستی در منطقه شوپیان کشمیر شجاعت فوقالعادهای از خود نشان داد. فیلم شجاعت او در دفاع از میهنش و وفاداری همسرش، ایندهو ربکا ورگس، را به تصویر میکشد.
لارگو وینچ که از ربوده شدن پسرش به شدت آسیب دیده است، متوجه میشود که اگر عاملان ورشکستگیاش را پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.
1944، ورمیلیو، یک روستای کوهستانی دورافتاده است. ورود پیِترو، یک سرباز فراری، به خانواده معلم روستا، و عشق او به دختر بزرگ معلم، مسیر زندگی همه را تغییر خواهد داد.
لارا کرافت پس از جدایی از دوستانش، در پی ماجراجوییهای خطرناکتر به تنهایی سفر میکند. اما در این میان زمانی که یک شی خطرناک و قدرتمند چینی توسط فردی مرموز از عمارت کرافت به سرقت میرود، لارا مجبور میشود به خانه بازگردد. حال
نوبت سنت نیک است که یک ماجراجویی درون دالان خرگوش داشته باشد. در آنجا او با چایخانهدار دیوانه، که به عنوان یک میزبان مهمانی چای با مد بالا و دوستدار گوزنهای شمالی بازآفرینی شده است، روبرو میشود؛ خرگوش سفید، شخصیتی دوستداشتنی و فراموشکار؛ ملکه قلبها، که نفرتانگیز از زرق و برق و مشابه اسکرودج است؛ دستیار ضد خود، گربه چشایر و خود آلیس، که مهربانیاش به سنت نیک کمک میکند تا کریسمس را نجات دهد.
فاتح اورشلیم جلال الدین، سلطان خوارزمشاهیان با وجود مشکلات فراوانی که در دربارش وجود دارد تلاش می کند تا جلوی چنگیزخان و حمله مغول ها ایستادگی کند و....
شیائوبای پس از ۵۰۰ سال بالاخره شو شیان، تجسد دوبارهی اکسوان را پیدا کرد و آنها در پل شکسته با هم ملاقات کردند. شیائوبای و خواهرش در کوچهها پنهان شدند و همراه او و شوهر خواهرش، لی گونگفو، زندگی پرجنبوجوشی را در دنیای انسانها آغاز کردند.
یک باروری معجزهآسا. یک پادشاه بیرحم. یک تعقیب خونین. سفر مریم برای به دنیا آوردن عیسی در این حماسه مذهبی بلوغ، روایت میشود.
در حالی که خانوادهی کینانها سعی دارند خانوادهشان را به هم نزدیکتر کنند، ناخواسته وارد بازی زندگی یا مرگ میشوند. با چهار قاتل دیوانه که در راهروهای هتل در حال گشتزنی هستند و برای خلاقانهترین قتلها با هم رقابت میکنند، شانس قطعاً به ضرر آنهاست.
یک مرد ماسکپوش روانی، اعضای گروه بازیگران یک جاذبه هالووینی در حومه شهر را هدف قرار میدهد و آسیبهای ساختگی آنها را به ترسهای واقعی و وحشتناک تبدیل میکند. با افزایش ترس، مرزهای بین اجرا و واقعیت محو میشود.
لیام، دانشآموز ششم ابتدایی و دوستداشتنی، نامهای به سنتا مینویسد و از او میخواهد که ثابت کند واقعاً وجود دارد. اما لیام دیسلکسی دارد و به اشتباه نامهاش را به شیطان ارسال میکند، کسی که با هیجان از دریافت اولین نامه طرفدارش به خانه لیام میآید و میخواهد قسمتی از روح لیام را برای خود بگیرد.