پس از شرکت در درسهای ذهنآگاهی، وکیل مدافع بیورن راهی جدید برای برخورد با مشتری اصلی خود پیدا میکند: یک رئیس باند جنایتکار خشن که خواستههای زیادی از او دارد.
گووردان، یک معمار وفادار از حیدرآباد، بین حمایت از خانواده بزرگش و جستجوی شریکی که تعهداتش را درک کند، تعادل برقرار میکند. وقتی پایاننامه ایندو را درباره خانوادهاش کشف میکند، او را به چالش میکشد و این آغاز پیچوخمهایی غیرمنتظره است که در میان سوءتفاهمها، فداکاریها و درک متقابل، به عشق منجر میشود.
در جریان خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان در سال 2021، گروهی از سربازان زن که خود را به عنوان نیروی امداد پزشکی جا زدهاند، به مأموریتی فرستاده میشوند تا گروهی از نوجوانان ربودهشده را که میان داعش و طالبان گرفتار شدهاند، نجات دهند.
کشیش کُنته، کارشناس برجسته امور ماوراءالطبیعه و ویسکی، گروهی از سربازان راندهشده را به جزیرهای دورافتاده در اقیانوس آرام جنوبی همراهی میکند تا ناپدید شدن واحدهای تفنگداران دریایی مستقر در آنجا در سال ۱۹۴۴ را بررسی کنند؛ اتفاقی که گفته میشود توسط ارتش امپراتوری ژاپن رخ داده است. اما پس از صحبت با ساکنان جزیره، آنها به زودی کشف میکنند که تفنگداران دریایی در واقع توسط گروهی از لیکانتروپها، که بیشتر به عنوان گرگینه شناخته میشوند، قتلعام شدهاند.
بابو و یسو، ماموران سابق تحویل، ماموریتی هیجان انگیز را به عنوان ماموران ویژه آغاز می کنند و با چالش های خارق العاده ای همراه با شوخ طبعی، شگفتی ها و هیجان بی وقفه روبرو می شوند.
در دهه ۱۹۹۰، اسلواکی پساکمونیستی، یک کارگر جنگل سابق به نام میکی فرصتی پیدا میکند تا در سطح محلی تجارت کند و پلههای ترقی را طی کرده و به بزرگترین رئیس مافیا در کشور تبدیل شود.
نقاشیهایش راهی برای فرار از گذشتهاند. هنرمند سیاهپوستی که به سوی موفقیت میشتابد، با بازگشت ناگهانی پدرش، که پس از سالها اعتیاد، در پی آشتی است، از مسیرش خارج میشود. این دیدار، درسی از حقیقت به همراه دارد: گاهی فراموش کردن از بخشیدن دشوارتر است.
وقتی پیراهن دختر گمشدهشان در یک صندوق اهدای محلی پیدا میشود، کارلوتا و ددو ایدهای عجیب برای یافتن او در سر میپرورانند.
مرد جوانی پس از نقل مکان به خانه خواهرش و خانواده همسر او، برای یافتن جایگاه خود تلاش میکند.
پس از یک سرقت الماس حلنشده، تعقیب سرسختانه یک پلیس سرسخت برای یافتن مظنون اصلی به وسواس تبدیل میشود، تا زمانی که سرانجام با یکدیگر و با حقیقت روبهرو میشوند.
یک صندوقدار بانک که با کمبود پول مواجه است، وارد یک طرح سرمایهگذاری پرخطر میشود و به زودی به دنیای تاریک پولشویی کشیده میشود.
این کریسمسی فراموشنشدنی برای مردم ولینگتون کنار دریاست، زمانی که بدترین طوفان برفی تاریخ برنامههای همه، حتی بابانوئل را تغییر میدهد.
پسری جوان که خانواده غمزدهاش کریسمس را فراموش کردهاند، با دختری پرانرژی و سرشار از روحیه تعطیلات پیوندی غیرمنتظره و التیامبخش برقرار میکند.