پدری پسرش را به مأموریتی خطرناک میفرستد، در حالی که کاملاً آگاه است این مأموریت میتواند مانند خودکشی باشد. پسر، با وجود آگاهی از خطرات، مأموریت را به خاطر کشورش قبول میکند.
لوسیوس پس از تسخیر خانهاش توسط امپراتوران ظالم که اکنون رم را رهبری میکنند، مجبور میشود وارد کولوسئوم شود و باید به گذشتهاش نگاه کند تا قدرتی پیدا کند تا شکوه رم را به مردمش بازگرداند.
نبرد همیشگی میان زنان و مردان در چندین نسل از یک خانواده که در پی به دست آوردن ثروت هستند، ادامه مییابد.
هنگامی که نیرویی مرموز تابستان بچهها را به هم میریزد، نوآ و دوستانش با همکاری یک کارآگاه بازنشسته برای نجات شهرشان وارد ماجرایی پرهیجان و خطرناک میشوند، اما…
داستان ستوان بریگادیر آرجون ساکسنا را روایت میکند که در سفری از پاکستان به هند، به دنبال کشف هویت واقعی خود و مبارزه با دلالان بازار سیاه میرود، افرادی که با تروریستها برای انجام حملات بزرگ در کشور همکاری میکنند.
وقتی دارکمن از یک سلطان مواد مخدر عبور می کند، باید خود را از چنگال کنترل از راه دور خود رها کند.
یک سرباز سابق نیروهای ویژه که پس از خدمت در افغانستان منزوی و بدبین شده است، برای تأمین امنیت آمینا و دخترش نور به خدمت گرفته میشود.
در سال 1985، پدر فداکار، بیل فورلونگ، اسرار آزاردهندهای را که در صومعه محلی نگهداری میشود، کشف میکند و حقایق تکاندهنده خود را کشف میکند.
یک سوپرقهرمان پلیس معروف درگیر یک سری اتفاقات غیرمنتظره میشود، وقتی با مظنونی روبهرو میشود که به دست داشتن در یک پرونده قتل متهم شده است.
یک گانگستر سالخورده و بوکسور سابق (با بازی لیام نیسون) که بهعنوان نیروی عضله برای یک رئیس باند خلافکار در بوستون (با بازی ران پرلمن) کار میکند، یک تشخیص ناراحتکننده دریافت میکند. او با وجود حافظهی ضعیفش تلاش میکند گناهان گذشتهاش را جبران کند و با فرزندان ازهمگسستهاش دوباره ارتباط برقرار کند. او مصمم است که میراثی مثبت برای نوهاش بهجا بگذارد، اما دنیای جنایتکاران هنوز او را رها نکرده و به این راحتیها هم قصد ندارند از چنگش درآورند.
یک زوج که به دنبال شروعی تازه بعد از سقط جنین هستند، خانهای را که همیشه آرزویش را داشتند به آنها هدیه داده میشود، اما یک شرط دارد – هرگز نباید درِ زیرزمین را باز کنند. اینکه آیا میتوانند بدون دانستن آنچه پشت آن در است زندگی کنند، پیامدهای شوکهکنندهای را به دنبال دارد.
پومالای، یک بازیکن کریکت محلی میانسال، رقیب جدیدی به نام انبو پیدا میکند که جوانتر و ورزشکار است. رقابت آنها در کریکت پیچیده میشود وقتی انبو عاشق دختر پومالای، دورگا، میشود.
وسنت و آرانیا، یک زوج، به خانهای ردیفی و آرام نقلمکان میکنند و به دنبال آرامش و خلوت هستند. اما یک طوفان شدید آنها را در خانه گیر میاندازد و اختلالات ماورایی نگرانکنندهای شروع به رخ دادن میکند که ازدواجشان را به خطر میاندازد. وسنت باید حقیقت پشت این وقایع ماورایی را کشف کند، قبل از اینکه همه چیز از هم بپاشد.