والدین سرباز نخبه با زمان مبارزه می کنند تا دختر ربوده شده خود را از دست یک سندیکای بی رحم قاچاق کودکان نجات دهند و در حالی که با آسیب های گذشته روبرو می شوند، وارد دنیای خطرناکی از خطر و فریب می شوند.
هیجان انگیز
داستان فیلم درباره یک تیم از خبرنگاران است که در طی یک جنگ داخلی دوم در ایالات متحده، که کل کشور را فراگرفته است، سفر میکنند...
در حالی که اولین شیفت شب خود را در یک هتل دور کار می کرد، زنی شروع به شک می کند که ملک خالی از سکنه است.
در زندانی مجهز که در یک آزمایشگاه پژوهشی ساخته شده، 20 مرد را در برابر دستمزدی 4000 مارکی گرد هم می آورند تا 12 تن از آنها نقش زندانی و 8 نفر دیگر نقش زندان بان را ایفا کنند. زندانی ها به سلول هایشان هدایت می شوند و باید به مقررات زندان گردن نهند و نگهبانان نیز به وظایف خود (بدون اعمال خشونت) عمل کنند. هدف این طرح که قرار است دو هفته به طول انجامد آنست که تأثیر قوانین و مقررات بر افراد بررسی شود... دکتر ملاوس ثون مسوول پروژه منتظر است ببیند نگهبانان چه مدت می توانند بدون توسل به خشونت نظم زندان را حفظ کنند. ایفاگران نقش زندانی ابتدا وضع را شوخی می انگارند اما پس از چند ساعت درگیری های جزیی، مساله جدی و جدی تر می شود و در نهایت به فاجعه ای جبران ناپذیر می انجامد...
آلیس و سلین یک شیوه زندگی سنتی را با شوهران و پسران موفق همسن در دستور کار قرار می دهند. اما هماهنگی کامل زندگی شان پس از یک حادثه غم انگیز به طور ناگهانی شکسته می شود...
سری یک پیشنهاد شغلی سخاوتمندانه را می پذیرد و به انجام مراسم پاکسازی برای دلا آتموجو، دختری بیهوش که از هگز 1000 روزه رنج می برد، مأموریت می دهد. وحشت زمانی شروع می شود که همکارش از اتمام مراسم غفلت می کند. عدم اجرای برنامه تا روز 1000 منجر به مرگ آنها می شود.
به نظر می رسد هالی همه اینها را دارد: دو بچه، یک خانه خوب، یک شغل خوب به عنوان یک معلم ، و یک شوهر با شغل خوب و رده بالا. اما نشانه های نگران کننده ای وجود دارد که نشان می دهد همه چیز در دنیای او درست نیست. بی خوابی...
اسیران مجبور می شوند برای زندگی خود با هم رقابت کنند...
لی از خواهرزاده های یتیمش ایموگن و میو در برابر دنیایی که خود ویرانگر است محافظت می کند و آنها را در انزوا بزرگ می کند تا زمانی که یک فرد خارجی وجود صلح آمیز آنها را تهدید کند.
«بی رویا» داستان زوج جوانی به نام رؤیا و بابک است که قصد مهاجرت از ایران را دارند. دو هفته پیش از مهاجرت، رویا در خیابان با دختری بینام و نشان مواجه میشود. رویا دختر را نزد پلیس آگاهی میبرد و...
مویرا کول را دنبال می کند که تلاش می کند تا زندگی ویران شده خود را پس از قتل خانواده اش به دست پسر عموی دیوانه و وسواسی خود بازسازی کند...
راسل هچ یکی از ماموران اینترپل است که نقش پدر جیدن را بر عهده می گیرد، پسر یک خبرچین که در یک حمله معمولی کشته شده است.
در حالی که در یک ایستگاه استراحت روستایی آریزونا گیر افتاده است، یک فروشنده دوره گرد با ورود دو سارق بانک بدون هیچ تردیدی در مورد استفاده از ظلم یا فولاد سرد و سخت برای محافظت از ثروت خون آلود خود، در یک وضعیت گروگانی وخیم قرار می گیرد.