زنی که در طول بحران آسیا از یک شرکت مالی اخراج شده است، بدون پول به خانه باز می گردد. با این حال، او جعبه ای با ثروت در جلوی در پیدا می کند و تصمیم می گیرد آن را نگه دارد. با این حال، افرادی که آنجا را ترک کردند به زودی آن را می خواهند.
جنایی
7 زن خود را درگیر یک قتل مرموز می بینند. قاتل کیست و انگیزه قتل چیست؟
سادیک، یک وکیل سابق را دنبال می کند که به عنوان یک بازپرس خصوصی کار می کند. او پرونده پیچیده ای را در پیش می گیرد و زندگی ساده اش شروع به گشودن می کند.
گروهی از معتادان به مواد مخدر توسط گروهی از چهره های مرموز در داخل یک بار روستایی محاصره می شوند. با شروع عقب نشینی، رازی که یکی از آنها در دست دارد تهدید می کند که همه آنها را نابود خواهد کرد.
این سریال مستند محدود داستان واقعی چگونگی شکار یکی از بدنام ترین قاتل های زنجیره ای در تاریخ آمریکا را روایت می کند و به دست عدالت سپرده شد.
مایا لوپز باید با گذشتهاش روبرو شود، دوباره با ریشههای بومی آمریکاییاش ارتباط برقرار کند و اگر امیدی به پیشرفت داشته باشد، معنای خانواده و جامعه را بپذیرد.
زمانی که ادی اشرافی املاک خانواده را به ارث می برد، متوجه می شود که خانه امپراطوری عظیم علف های هرز است و صاحبان آن به جایی نمی روند.
لیزا آرزوی زندگی بهتری برای خود و دخترش دارد. لیزا که برای کار در یک شرکت داروسازی ورشکسته استخدام شده است، با فروش زیاد وارد زندگی پربار میشود و او را در میان یک توطئه جنایتکارانه فدرال قرار میدهد.
آدام (ایوانز) در تلاش برای شروع دوباره، در حالی که به محله قدیمی خود بازمی گردد، در حالی که برادر مردی که او کشته است به دنبال انتقام است، به دنبال رستگاری می گردد.
زنی به خاطر جنایت شوهرش زندانی می شود و تنها راه نجاتش حل معماهایی از گذشته مرموزش است...
Doc یک آتشبس شکننده بین فرماندار و کارتل را تسهیل میکند و نرمافزار دادستانی را برای امور مالی مبادله میکند. بدون آتش بس دیگر، داک به حال خود رها می شود و از یک چیز بی آلایش زندگی خود محافظت می کند: دخترش، لیتل...
چهار قاتل مختلف بدون اینکه بدانند دیگران درگیر این کار هستند. جنایت، پول و خشونت در لندن در مرکز این داستان قرار دارند...
یک دزد سر عقل آمده و در جستجوی کار است تا بتواند برای عشقش زندگی عالی بر پا کند، اما از طرف پلیس کهنه کاری دستگیر می شود. او اجیر می شود تا یکی از گانگسترهای محلی رو به دام بیندازد ولی تقدیر...