روث، مایک و رمی درگیر یک مسابقه نفسگیر با پلیس میشوند تا از کشف شواهدی که میتواند نقشه سرقت را به خطر بیندازد جلوگیری کنند.
کمدی
حالا که رایلی نوجوان شده است، کارگردان رویای پائولا باید تولیدات پر از درخشش خود را متناسب با سن او بزرگتر کند.
در سال 2001، جایی در روستایی هند، دو عروس جوان به طور تصادفی در قطار با هم عوض می شوند. در هرج و مرج متعاقب آن، هر کدام از آنها با انبوهی از شخصیت های رنگارنگ روبرو می شوند که نتیجه آن عواقب خنده دار و غیرمنتظره ای است.
میکی یک آرزوی جادویی میکند که هر روز کریسمس باشد، اما وقتی آرزویش به حقیقت میپیوندد، دچار تردید میشود.
پس از شرکت در درسهای ذهنآگاهی، وکیل مدافع بیورن راهی جدید برای برخورد با مشتری اصلی خود پیدا میکند: یک رئیس باند جنایتکار خشن که خواستههای زیادی از او دارد.
بابو و یسو، ماموران سابق تحویل، ماموریتی هیجان انگیز را به عنوان ماموران ویژه آغاز می کنند و با چالش های خارق العاده ای همراه با شوخ طبعی، شگفتی ها و هیجان بی وقفه روبرو می شوند.
وقتی پیراهن دختر گمشدهشان در یک صندوق اهدای محلی پیدا میشود، کارلوتا و ددو ایدهای عجیب برای یافتن او در سر میپرورانند.
این کریسمسی فراموشنشدنی برای مردم ولینگتون کنار دریاست، زمانی که بدترین طوفان برفی تاریخ برنامههای همه، حتی بابانوئل را تغییر میدهد.
شیائوبای پس از ۵۰۰ سال بالاخره شو شیان، تجسد دوبارهی اکسوان را پیدا کرد و آنها در پل شکسته با هم ملاقات کردند. شیائوبای و خواهرش در کوچهها پنهان شدند و همراه او و شوهر خواهرش، لی گونگفو، زندگی پرجنبوجوشی را در دنیای انسانها آغاز کردند.
یک مرد ماسکپوش روانی، اعضای گروه بازیگران یک جاذبه هالووینی در حومه شهر را هدف قرار میدهد و آسیبهای ساختگی آنها را به ترسهای واقعی و وحشتناک تبدیل میکند. با افزایش ترس، مرزهای بین اجرا و واقعیت محو میشود.
لیام، دانشآموز ششم ابتدایی و دوستداشتنی، نامهای به سنتا مینویسد و از او میخواهد که ثابت کند واقعاً وجود دارد. اما لیام دیسلکسی دارد و به اشتباه نامهاش را به شیطان ارسال میکند، کسی که با هیجان از دریافت اولین نامه طرفدارش به خانه لیام میآید و میخواهد قسمتی از روح لیام را برای خود بگیرد.
راننده قهرمان سابق، ژانگ چی، در دوران سختی به مربی یک آموزشگاه رانندگی تبدیل شده و با تکیه بر شهرت گذشتهاش زندگی را میگذراند. اما به شکلی غیرمنتظره، شانس به او روی میآورد؛ مدیر کارخانه خودروسازی لاوتوله، که در آستانه تعطیلی تولید است، پیشنهاد میدهد تا ژانگ چی را برای تشکیل یک تیم و شرکت در آخرین مسابقه رالی بایینبروک حمایت مالی کند.
موانا پس از دریافت یک تماس غیرمنتظره از اجداد راه یاب خود، باید به دریاهای دور اقیانوس و در آب های خطرناک و گمشده سفر کند تا ماجراجویی را انجام دهد که شبیه آن چیزی نیست که تا به حال با آن روبرو شده است.