میشل از دوران بازنشستگی آرام خود در روستایی در بورگوندی، در نزدیکی دوست قدیمیاش ماری-کلود، لذت میبرد. وقتی دختر پاریسیاش، والری، پسرش لوکاس را برای تعطیلات مدرسه نزد مادربزرگش میفرستد، میشل که از رفتار دخترش تحت فشار قرار گرفته، در وعده ناهار به او قارچ سمی میدهد. والری بهسرعت بهبود مییابد اما مادرش را از دیدن نوهاش منع میکند. میشل که احساس تنهایی و عذاب وجدان دارد، دچار افسردگی میشود... تا اینکه پسر ماری-کلود از زندان آزاد میشود.
کمدی
ریتا، وکیلی کمارزششده که برای یک شرکت حقوقی بزرگ کار میکند—شرکتی که بیشتر به بیرون آوردن مجرمان از زندان اهمیت میدهد تا اجرای عدالت—توسط رهبر یک سازمان جنایی استخدام میشود.
وقتی دو عروسی بهطور تصادفی در یک روز و در یک مکان رزرو میشوند، هر دو خانواده عروس تلاش میکنند لحظه خاص خود را حفظ کرده و از این همزمانی غیرمنتظره بهترین استفاده را ببرند. در نبردی خندهدار از سرسختی و اراده، پدر یکی از عروسها و خواهر عروس دیگر با هرجومرجی تمامعیار مقابل یکدیگر قرار میگیرند و برای برگزاری جشنی فراموشنشدنی برای عزیزانشان، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
ادوارد، بازیگری که آرزوی شهرت دارد، تحت یک عمل پزشکی شدید قرار میگیرد تا ظاهرش را به طور اساسی تغییر دهد. اما چهره جدیدی که رؤیایش را داشت به کابوس تبدیل میشود؛ او نقش اصلیای که همیشه برای آن ساخته شده بود را از دست میدهد و به شدت وسواس پیدا میکند تا هر طور شده آنچه را که از دست داده، پس بگیرد.
زندگی یک گدا زمانی دگرگون میشود که یک حادثه ناگوار روال روزانهاش را به هم میزند. آیا او میتواند از پس موقعیتهای عجیب و شوخطبعی که پس از آن پیش میآید برآید؟
اَبی بلیدکات نوجوانی است که بین سنتهای ترسناک تجارت خونین خانوادهاش و احساسات لطیف اولین عشقش گرفتار شده است. در شهر کوچک کلاور فالز، راجر، پدر اَبی، با ثبت قتلهای واقعی روی نوار و فروش آنها به مشتریان مشتاق، میراثی بدنام برای خود ساخته است. اما وقتی اَبی عمیقتر در کسبوکار وحشتناک خانوادگی فرو میرود، به این فکر میافتد که شاید زمان آن رسیده باشد که سنت خانوادگی را در مسیری جدید هدایت کند.
جاسوسان سابق CIA، امیلی و مت، پس از فاش شدن هویتهای مخفیشان، دوباره به دنیای جاسوسی کشیده میشوند.
تعطیلات یک خانواده به مقصدی دورافتاده مسیر غیرمنتظرهای به خود میگیرد زمانی که متوجه میشوند جزیرهای که در آن هستند، توسط یک قاتل سریالی مسکون است.
در تلاش برای دستیابی به رؤیای همیشگیاش برای نویسنده شدن، یومی گام جسورانهای برمیدارد و شغل خود را ترک میکند تا بر آمادهسازی برای یک مسابقه رماننویسی تمرکز کند. از سلول برنامهریز که با دقت برنامه زمانی نوشتن را تنظیم میکند، تا سلول نویسنده که بیوقفه در جستجوی الهام است، و سلول خسیس که مراقب بودجه است، هر سلول با تمام توانش برای حمایت از یومی و آرزوهایش تلاش میکند. اما وقتی نگرانیها درباره آینده افزایش مییابند، سلول اضطراب بزرگتر و سایهافکنتر میشود و اراده یومی را زیر سؤال میبرد. حتی سلول عشق که زمانی شیرین و امیدوار بود، تلخ و بدبین میشود زیرا رابطه او با بابی دچار مشکلاتی میشود. با شدت گرفتن درگیریها میان سلولها، دهکده سلولها با بحرانی روبهرو میشود که پیش از این هرگز مانند آن را تجربه نکرده بود…
دو دانشآموز معمولی دبیرستان تصمیم میگیرند تا در آخرین جشن بزرگ قبل از هزاره جدید در شب سال نو 1999 شرکت کنند. اما شب وقتی ساعت به نیمه شب میرسد، حتی از آنچه که آنها تصور کرده بودند، دیوانهوارتر میشود.
یک زندانی بهتازگی آزاد شده، با استفاده از جادوی یک ساحره مکزیکی، دوستان قدیمیاش را بازمیگرداند تا در برابر یک ارباب بیرحم مواد مخدر از مزرعه یک زن محافظت کنند.
آرزوی بابانوئل زمانی به حقیقت میپیوندد که بهطور اتفاقی سرش به جایی میخورد و خود را «شگفتانگیز» میپندارد. با کمک بیلی و لئو، دستیار اجرایی او (که یک الف است)، بابانوئل شگفتانگیز به مقابله با تاجری اسیر وسواس اسباببازیها میپردازد تا کریسمس را نجات دهد.
خانم پووه، روزنامهنگاری سیاسی که به دلیل رسوایی به بخش فوتبال منتقل شده، مأمور میشود تا کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری در حال انجام را پوشش دهد. نامزد پیشتاز، وارث پنجاهساله یک خانواده قدرتمند فرانسوی و تازهکار در سیاست است. اما خانم پووه که گذشته نهچندان بیعیب این نامزد را به یاد دارد، وارد تحقیقاتی میشود که به همان اندازه که شگفتانگیز است، پرشور نیز میباشد.