مارگوت استون، معمار برجستهای از نیویورک، زندگیاش را با دقتی بینقص و منظم همچون یک نقشه معماری میسازد. اما همه چیز وقتی که به او خبر میدهند در آستانه کریسمس، یک عمارت باستانی در شهری کوچک و دنج به نام پلامهیل انگلستان از سوی یک عمه بزرگ به او ارث رسیده، به هم میریزد. سفر به این عمارت هزاران داستان نهفته و اتفاقات غیرمنتظرهای را برای او به ارمغان میآورد که زندگیاش را به کلی تغییر خواهد داد.
عاشقانه
ریشی به خاطر اشتباهی که دوستش یاجی مرتکب میشود، عاشق دختری به نام تارا، یک راننده مسابقهای تازهکار، میشود. رابطهی ریشی و تارا که قرار بود نزدیک و عاشقانه باشد، از هم پاشیده میشود. ریشی با پیشنهاد یاجی به لندن میرود و بهعنوان کارآموز در یک پیست مسابقه کار میکند، تا شاید سرنوشت جدیدی برای خود رقم بزند.
در سال ۲۲۰۰، نائوکی و مایومی در یک اقامتگاه مجلل و شناور در فضا زندگی میکنند. از بیرون، به نظر زوجی کامل و بینقص میرسند، اما در پشت این ظاهر زیبا، نائوکی به طور مخفیانه در جستجوی انتقام از همسرش است. او مایومی را به یک اندروید تبدیل میکند تا انتقام خود را بگیرد و نسخهای از ایدهآلهای شخصیاش را خلق کند.
یک سرآشپز نوظهور و زنی که بهتازگی طلاق گرفته است، با یک برخورد اتفاقی مسیر زندگیشان برای همیشه تغییر میکند. این آغاز یک داستان عاشقانه عمیق و تأثیرگذار است که دههها را در بر میگیرد.
پومالای، یک بازیکن کریکت محلی میانسال، رقیب جدیدی به نام انبو پیدا میکند که جوانتر و ورزشکار است. رقابت آنها در کریکت پیچیده میشود وقتی انبو عاشق دختر پومالای، دورگا، میشود.
ادموند دانتس هدف یک توطئه شوم قرار می گیرد و در روز عروسی اش به خاطر جنایتی که مرتکب نشده دستگیر می شود. پس از 14 سال در زندان جزیره ، او موفق به فرار جسورانه می شود. او که اکنون فراتر از رویاهایش ثروتمند است، هویت کنت مونت کریستو را به خود می گیرد و انتقام خود را از سه مردی که به او خیانت کرده اند می گیرد.
در جزیره ای دورافتاده در یونان، دو برادر دوقلو درگیر ماجرای عشقی پرهیاهویی می شوند و یک کارآگاه آشفته معروف به «مرد حسود» برای تحقیق درباره این موضوع انتخاب می شود.
داستان مردی است که در یک دوراهی قرار گرفته و تلاش میکند در روزهای غلبه بر ترس و بزدلی، صادق بماند و از میان چندین زن در اطرافش، مناسبترین فرد را برای زندگی انتخاب کند.
یک شوهر طمعکار (حیایی) که مشخص میشود به همسرش خیانت میکند، همسری که عمیقاً او را دوست دارد. او با کمک دوستانش نقشهای برای انتقام از شوهرش میکشد.
روایت عاشقانه ای در روزهای پرتنش تهران در دهه 30 است که با کودتای سیاه آغاز می شود و با اثر حوادث کودتا بر زندگی شخصیت ها، اوج می گیرد.
هریت وقتی متوجه میشود که آهنگهای خاصی میتوانند او را در زمان به عقب برگردانند، هنر تقلید از زندگی را پیدا میکند. در حالی که او گذشته را از طریق خاطرات عاشقانه دوست پسر سابقش زنده می کند، سفر در زمان او با یک علاقه جدید در حال رشد در زمان حال برخورد می کند. همانطور که او سفر خود را از طریق ارتباط هیپنوتیزمی بین موسیقی و حافظه طی می کند، از خود می پرسد - حتی اگر بتواند گذشته را تغییر دهد، آیا باید این کار را انجام دهد؟
«لیلی» شرایط کودکی دشوار خود را پشت سر گذاشته و پا به ماجراجویی جدیدی میگذارند اما ملاقاتش با یک جراح مغز و اعصاب باعث یاداوری خاطرات دردناک گذشته میشوند...