پنج سال از زمانی که «جوی» برای دنبال کردن رؤیاهایش با «ایتن» و هنگکنگ خداحافظی کرد و راهی کانادا شد گذشته است. پس از تلاشی سخت برای حفظ عشقشان در برابر گذر زمان، فاصلهی جغرافیایی و تعطیلی جهانیای که آنها را از هم دور نگه داشت، جوی و ایتن دوباره در کانادا به هم میرسند — اما درمییابند که هر کدام بهتنهایی بسیار تغییر کردهاند.
عاشقانه
وقتی دخترش تصمیم میگیرد یک ویلای قدیمی و رو به ویرانی در توسکانی بخرد، اریک با عجله به ایتالیا میرود تا او را منصرف کند— اما در عوض، زیبایی، عشق و معنای جدیدی در زندگی خود پیدا میکند.
داستان در دهه 1990 میلادی جریان دارد و سفر عاطفی و پر از اکشن باچالا مالی، یک قهرمان روستایی، را دنبال میکند. روایت ترکیبی از درام شدید و رومانس است که بر چالشها و رشد شخصی شخصیت اصلی در پسزمینهای روستایی تمرکز دارد.
مکانیک اهل فیلادلفیا، جانی، با شگفتی درمییابد که پدر گمشدهاش یک دوک است. اما دوک آنطور که انتظار داشت نیست، و احساسات رو به رشدش نسبت به مشاور دوک، پرودنس، نیز او را غافلگیر میکند.
الهه فراموشی، منگ پو، ادارهکننده دنیای زیرین است و امور روزمره آن را مدیریت میکند. در مقابل، یوه لائو، خدای عشق در بهشت، مسئول پیوندهای زناشویی و ازدواجهاست. یکی سرخپوش و دیگری سفیدپوش، در نگاه اول دو شخصیت کاملاً مستقل در اسطورهها به نظر میرسند، اما پیوندی جداییناپذیر با یکدیگر دارند.
زنی آرزوهای دوران کودکی خود را دوباره مرور می کند و برای رسیدن به اهداف قدیمی خود تلاش می کند، اما متوجه می شود که دنبال کردن این رویاهای مادام العمر او را به سفری پیش بینی نشده و غافلگیرکننده می برد.
یک زن جوان که به پیوند کلیه نیاز دارد، میخواهد با کسی ازدواج کند که بتواند کلیه اهدا کند، اما با یک مرد جوان مبتلا به بیماری مغزی آشنا میشود و...
بریجیت جونز بالاخره کمی شانس میآورد؛ او شغلی عالی به عنوان فیلمنامهنویس دارد، خانوادهاش کنار او هستند و یک دوست جدید پیدا کرده است. اما اختلاف سنی بیش از بیست ساله آنها تنها مشکلی نیست که پیش رویش قرار دارد.
زیرنویس چسبیده
دانلود فیلممارگوت استون، معمار برجستهای از نیویورک، زندگیاش را با دقتی بینقص و منظم همچون یک نقشه معماری میسازد. اما همه چیز وقتی که به او خبر میدهند در آستانه کریسمس، یک عمارت باستانی در شهری کوچک و دنج به نام پلامهیل انگلستان از سوی یک عمه بزرگ به او ارث رسیده، به هم میریزد. سفر به این عمارت هزاران داستان نهفته و اتفاقات غیرمنتظرهای را برای او به ارمغان میآورد که زندگیاش را به کلی تغییر خواهد داد.
ریشی به خاطر اشتباهی که دوستش یاجی مرتکب میشود، عاشق دختری به نام تارا، یک راننده مسابقهای تازهکار، میشود. رابطهی ریشی و تارا که قرار بود نزدیک و عاشقانه باشد، از هم پاشیده میشود. ریشی با پیشنهاد یاجی به لندن میرود و بهعنوان کارآموز در یک پیست مسابقه کار میکند، تا شاید سرنوشت جدیدی برای خود رقم بزند.
در سال ۲۲۰۰، نائوکی و مایومی در یک اقامتگاه مجلل و شناور در فضا زندگی میکنند. از بیرون، به نظر زوجی کامل و بینقص میرسند، اما در پشت این ظاهر زیبا، نائوکی به طور مخفیانه در جستجوی انتقام از همسرش است. او مایومی را به یک اندروید تبدیل میکند تا انتقام خود را بگیرد و نسخهای از ایدهآلهای شخصیاش را خلق کند.
شیائوبای پس از ۵۰۰ سال بالاخره شو شیان، تجسد دوبارهی اکسوان را پیدا کرد و آنها در پل شکسته با هم ملاقات کردند. شیائوبای و خواهرش در کوچهها پنهان شدند و همراه او و شوهر خواهرش، لی گونگفو، زندگی پرجنبوجوشی را در دنیای انسانها آغاز کردند.
در مورد جادوگری به نام الفابا (با بازی سینتیا اریوو) است که به دلیل پوست سبز غیرمعمولش با دیگران متفاوت است. از طرفی دیگر گلیندا (با بازی آریانا گرانده) یک زن جوان محبوب و جاهطلب میباشد که هنوز قدرت واقعی خود را کشف نکرده است. در این بین دوستی غیرمنتظرهای میان آنها به عنوان دو جادوگر سرزمین جادویی اوز پدیدار میشود و...