«رالفی» پسر جوانی است که رویای داشتن یک تفنگ بادی رد رایدر در سر می پروراند. او تصمیم دارد به همه ثابت کند که این تفنگ یک هدیه عالی برای کریسمس است، اما والدینش، معلم او، و همینطور بابا نوئل نیز با او مخالفند...
خانوادگی
ماری و هومی از مادرشان یاد می گیرند که پدرشان در هفتادمین سالگرد تولدش زوال عقل دارد. آنها کمک می کنند تا مادرشان را برای خداحافظی او آماده کنند و خود را برای احساسات بعدی آماده کنند.
مردی مصمم است در مسابقه سالانه تزئین کریسمس محله برنده شود. او با یک جن پیمان می بندد تا به او کمک کند برنده شود - و الف طلسمی می کند که 12 روز کریسمس را زنده می کند، که هرج و مرج غیرمنتظره ای را به همراه می آورد ...
خانواده ای عجیب و غریب و پیچیدگی های زندگی مشترک را حول تصمیمی که آنها را برای همیشه تغییر می دهد بررسی می کند.
پدری مجرد شروع به روایت داستان مادر گمشده برای فرزندش می کند و هیچ چیز مثل قبل نمی ماند.
داستان پسری به نام رامانا و مادرش که چگونه او را ترک کرد و اینکه چگونه رامانا سعی کرد مادرش را به خانواده اش بازگرداند...
دو دوست باید به مدت یک ماه از فرزندان خود مراقبت کنند در حالی که سعی می کنند آن را با مشاغل موقت خود در یک هتل مجلل متعادل کنند.
سه خواهر و برادر، یک پدر و یک مادربزرگ تجارتی را در قالب یک نمایش عروسکی مسافرتی اداره می کنند. وقتی پدر می میرد، اعضای باقی مانده خانواده سعی می کنند میراث او را زنده نگه دارند.
ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.
جولی،در اولین کریسمس خود به عنوان یک مادر تنها با یک دوستی غیر منتظره با همسایه قدیمی تر خود دوستی غیر منتظره ی ایجاد می کند.
پسر خدای دریا، به منظور نجات بهشت زیبایشان از نابودی ابدی، عازم سفری دریایی خطرناکی می شود تا بتواند پشم طلایی را بدست بیاورد اما ...
داستان واقعی احساس خوب از اینکه چگونه جیمز بوون، یک معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی، با ملاقات با یک گربه زنجبیلی ولگرد، زندگی خود را متحول می کند. بر اساس پرفروش ترین کتاب بین المللی.
در دهه 90، یک مادر مجرد کره ای، پسر خردسال خود را در حومه کانادا بزرگ می کند که مصمم است زندگی بهتری نسبت به آنچه پشت سر گذاشته برای او فراهم کند.