زندگی یک طراح مد جوان در حالی مارپیچ می شود که تاریک ترین افکار درونی او به چیزی وحشتناک تبدیل می شود - که رشد آن متوقف نمی شود.
ترسناک
در سال 1969، جود کراندال رویای ترک لودلو، مین را در سر می پروراند، اما به زودی اسرار شوم پنهان شده در داخل را کشف می کند و مجبور می شود با یک داستان خانوادگی تاریک روبرو شود که او را برای همیشه با لودلو متحد نگه می دارد.
پیش درآمد «چرخش پیچ» هنری جیمز، با تمرکز بر فساد آهسته زمین بان پیتر کوینت در مورد خانم جسل و فرزندانی که او از آنها مراقبت می کند.
وقتی ارواح شوم ناگهان احضار می شوند، یک مهمانی مجردی همجنس گرا ترسناک می شود.
همسری مجبور به کلاهبرداری بیمه عمر می شود و سپس در کابینی در جنگل رها می شود. او به زودی متوجه می شود که سرزمین راز باستانی را در خود دارد که از این دنیا نیست.
وقتی 35 سال پس از اولین قتل قاتل بدنام «قاتل شیرین شانزده» برای گرفتن قربانی دیگر برمی گردد، جیمی 17 ساله به طور تصادفی به سال 1987 سفر می کند و مصمم است قبل از شروع قاتل جلوی قاتل را بگیرد.
گروهی از نوجوانان سلم، چاقوی نفرین شده ای را کشف می کنند که شیطانی را آزاد می کند و آنها را مجبور می کند نسخه های وحشتناک و مرگبار بازی های دوران کودکی را انجام دهند که در آن هیچ برنده ای وجود ندارد، فقط بازمانده ای وجود دارد.
جان بیمار و ناامید به امید درمان معجزه آسا برای سرطان خود برای یک روش پزشکی خطرناک و آزمایشی به مکزیک سفر می کند تا کشف کند که کل عملیات کلاهبرداری برای کلاهبرداری از آسیب پذیرترین افراد است.
جانی زد یک فیلم اکشن ترسناک در مورد یک انسان نیمه زامبی به نام جانی است که تحت هدایت یک استاد هنرهای رزمی به دنبال انتقام از شرکت شیطانی است که او را خلق کرده است.
هنگامی که دو دختر در جنگل ناپدید می شوند و سه روز بعد بدون خاطره ای از اتفاقی که برای آنها رخ داده برمی گردند، پدر یک دختر به دنبال کریس مک نیل می گردد که برای همیشه با اتفاقی که پنجاه سال پیش برای دخترش رخ داده است، تغییر کرده است.
امیلی یانگ، یک سالمند، میخواهد به عنوان رئیس انجمن خود انتخاب شود. او تنبلی بامزه را قبول میکند و فکر میکند که میتواند به طلسم جدید تبدیل شود و به او کمک کند تا برنده شود، تا زمانی که یک رشته مرگبار تنبل را به عنوان مظنون اصلی قتلها درگیر میکند.
درون یک معدن طلای متروکه، موجودی مرموز ماوراء الطبیعه در کمین است که توسط یک شمن بومی آمریکایی در سنین پیش برای دفاع از قبیله خود فریب خورده است. این فانتوم افسانه ای می تواند در بدن ظاهر شود و مانند هر کسی ظاهر شود. اجداد غربی قدیمی لوک آن را در معدن به دام انداختند، اما از آن زمان تا کنون فرزندان آنها را شکار کرده و باعث دیوانه شدن آنها شده است. حالا خواهرزاده لوک، پونی، با "نفرین خانواده" پایین آمده است. او معتقد است که با درمان مناسب روانپزشکی می تواند یک زندگی عادی داشته باشد، اما باید فورا برای داروهای گران قیمت پول دربیاورد. با کمک یک زوج دوست، لوک به معدن متروک وسترن می رود تا شانس خود را امتحان کند. همانطور که او متوجه می شود داستان های ارواح واقعی هستند، او متوجه می شود که باید با روح شیطانی قبل از اینکه ذهنش را تسخیر کند مقابله کند.
یک خانه نشین پر از اضطراب تبعیدی باید با بیگانه ای که راهش را به خانه اش پیدا کرده مبارزه کند.