نیروهای تاریک فراتر از دنیای ما، سرنوشت یک خانواده را تهدید می کنند. پدری برای محافظت از عزیزانش از وحشت قلمرو جین میجنگد.
ترسناک
لیلی پیرس، به دنبال پدر بیگانهاش، یک استاد تاریخ، میگردد تا یاد بگیرد که چگونه با تهدیدات ماوراء طبیعی مانند شوالیههایی که با هیولاها میجنگند روبرو شوند...
گروهی از دوستان در یک نشست آزمایشی پزشکی شرکت می کنند. آنها که توسط دکتر فلدمن مشکوک اداره می شوند، به زودی راز تکان دهنده دلیل حضورشان در آنجا را کشف می کنند.
پدر مشکل، لئون، پسرش را در آپالاشیا به کمپ می برد. فرقه محلی شیطان جلاد شیطان را احضار می کند. پسر گم می شود لئون باید با فرقه، هیولا مقابله کند تا او را در میان افزایش تعداد بدن پیدا کند.
دختر مارتین، اِما، یک کار نگهبانی در شب را آغاز می کند تا بفهمد تقریباً سی سال پیش چه اتفاقی برای والدینش افتاده است و...
یک هنرمند جوان در جنگلی وسیع و بی آلایش در غرب ایرلند گیر می کند، جایی که پس از یافتن سرپناه، در کنار سه غریبه گیر می افتد که هر شب توسط موجودات مرموز تحت تعقیب قرار می گیرند...
سوفیا، دانشمندی باهوش متوجه می شود که یک کوسه بزرگ در اعماق رودخانه شنا می کند....
زوج رارا و سوتان که بعد از ماه عسل آماده شروع یک زندگی جدید هستند. رارا یک مزرعه چای بزرگ در جاوه مرکزی متعلق به ویلیام ساندر، پدرش، مرد هلندی که واقعاً اندونزی را دوست داشت، به ارث برد.
در استخری به عمق شش متر، زوجی با سه موجود خونخوار گرفتار شدهاند...
یک سفر کمپینگ و مداخله اجباری به نبردی برای بقا تبدیل می شود، زیرا پنج دوست باید نه تنها با شیاطین خود بلکه با یک شیطان در جنگل مبارزه کنند.
یک زن باید از شهر کوچک خود در برابر جکالوپ و ارتش خرگوش های شیطانی او محافظت کند، زیرا آنها در تعطیلات آخر هفته عید پاک دست به قتل می زنند...
مردی که خانواده خود را رها کرده است، اکنون برای یافتن دختر گمشده خود همه چیز را به خطر می اندازد، از جمله افشای راز نامرئی شدن او.
در حالی که اولین شیفت شب خود را در یک هتل دور کار می کرد، زنی شروع به شک می کند که ملک خالی از سکنه است.