یک خلبان پس از اینکه مجبور می شود هواپیمای تجاری خود را در طی یک طوفان وحشتناک فرود بیاورد، خود را در یک منطقه جنگی گرفتار می یابد.
اکشن
با بدتر شدن خطر شکلهای حیات غولپیکر ناشناخته به نام «گونههای کلاس S» در ژاپن، یک غول نقرهای از فراتر از جو زمین ظاهر میشود.
“جی سونگ” کلاهبرداری باهوش است که کارش فریب دادنِ افرادی مثل خودش است. او برای رسیدن به “جانگ دو چیل” نقشه هایی میکشد. دادستان “هی سو” ابتدا او و سپس کلاهبرداران دیگر “سوک دونگ”، “چون جا” و رئیس “کیم” را استخدام میکند و آنها “سونگ گون” مردی که دستِ راستِ “جانگ دو چیل” است را بعنوانِ طعمه ی خود انتخاب میکنند…
یک دانش آموز باید با قلدرها روبرو شود و بر موانع ، اعم از دانشگاهی و عاشقانه ، غلبه کند تا جایزه دانش آموز سال کالج خود را بدست آورد.
داستان ناگفته جسورانه ترین و جسورانه ترین عملیات مخفی هند در قلب پاکستان.
دختر پسری عاشق هم می شوند و بعد از مشکلاتی که برایشان پیش می آید از هم جدا می شوند و.
یک جاعل چیره دست برای نجات پدرش، با کمک گروهی متشکل از متخصصان، قصد دارد یک تابلوی نقاشی ارزشمند را بدزدد.
روابط و وفاداری یک خانواده جنایتکار که قصد دزدی بزرگ بعدی خود را دارد ، هنگامی آزمایش می شود که برخی افشاگری های تکان دهنده به آنها ضربه می زند.
فیلم بهارات ، درباره ی پسری هشت ساله به نام بهارات است که در اثر جدایی هند و پاکستان همراه با خانواده اش مجبور به ترک پاکستان می شود و در این بین قولی به پدر خود می دهد که …
در سال 1960، پروفسور راکوس نشان تایتان را اختراع کرد - وسیله ای که انسان را قادر می سازد تا یک ابرقدرت خاص داشته باشد. به سال 1979 می رویم، زمانی که دو تا از ابرقهرمانان اصلی بزرگ شدهاند و میخواهند نشانهای تایتان خود را پس بگیرند.
لوک اسکای واکر با یک شوالیه جدی، یک خلبان خودسر، یک ووکی و دو دروید به نیروهای خود میپیوندد تا کهکشان را از ایستگاه نبرد ویرانگر جهان امپراتوری نجات دهد، در حالی که تلاش میکند شاهزاده لیا را از دست اسرارآمیز دارت واد نجات دهد.
دو نفر از چهرههای سابق در رتبهبندی قدرت های محوری، یک تورنمنت مرگبار هنرهای رزمی را در محلی دورافتاده برنامهریزی میکنند. این دو رقیب سپس برای جمع آوری رقبای برتر از سراسر جهان به رقابت می پردازند و استیو هانت، مبارزی است که بیشتر از هم مورد توجه قرار دارد.
الن ریپلی پس از آخرین برخورد خود، در فیورینا 161، زندانی با حداکثر امنیت، تصادف می کند. هنگامی که یک سری اتفاقات عجیب و مرگبار اندکی پس از ورود او رخ می دهد، ریپلی متوجه می شود که یک بازدیدکننده ناخواسته را با خود آورده است.