جوبا و کوئینسی یک زوج ثروتمند بروکلینی هستند که بیش از هر چیز برای خیریه ارزش قائل هستند. اما وقتی دوستی از سفر زیارتی برمیگردد تا قلبهای خونزدهشان را به چالش بکشد، دعوتی را میپذیرند که زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
فانتزی
فیلم در رابطه با گروهی از باستان شناسان و بازار سیاه اشیاء تاریخی است و...
دو تایتان باستانی، گودزیلا و کنگ، در نبردی حماسی با هم درگیر میشوند، زیرا انسانها ریشههای در هم تنیدهشان و ارتباطشان با اسرار جزیره جمجمه را کشف میکنند.
هنگامی که کشف یک شی باستانی نیروی شیطانی را آزاد می کند، شکارچیان ارواح جدید و قدیمی باید برای محافظت از خانه خود و نجات جهان از عصر یخبندان دوم به نیروهای خود بپیوندند...
مادری که دخترش مبتال به سندرم آشیر است اما همه تالش خود را کرده است تا محدودیت های او را به مهارت بدل کند. سندرم آشر سندرمیست که هلن کلر نیز به آن مبتال بود. در ایران تعدادی از مبتالیان به این سندرم زندگی می کنند که ناشناخته مانده اند و از هیچ آموزشی بهره نمی برند. جمیله آفریده می تواند معلمی برای کودکان مبتال به سندرم آشر باشد. او بدون هیچ آموزشی تنها با تکیه بر تقویت مهارت های فرزندش روش های آموزشی خاصی را ابداع کرده است.
مردی مصمم است در مسابقه سالانه تزئین کریسمس محله برنده شود. او با یک جن پیمان می بندد تا به او کمک کند برنده شود - و الف طلسمی می کند که 12 روز کریسمس را زنده می کند، که هرج و مرج غیرمنتظره ای را به همراه می آورد ...
پس از آن که داربی هارپر، حادثه نزدیک به مرگ در دوران کودکی اش را تجربه میکند، توانایی دیدن ارواح را به او اعطا کرد. سپس، او یک کسب و کار جانبی را اداره می کند که در اوقات فراغت خود به ارواح محلی مشاوره می دهد.
تائوئیست های باستان در زمان و مکان سفر می کنند تا شمشیر الهی را به دست آورند.
سفر Malaikottai Vaaliban، یک جنگجوی بلامنازع، از زمان و جغرافیا فراتر می رود و بر هر حریفی که با آن روبرو می شود پیروز می شود.
یک دختر وظیفه شناس موافقت می کند که با یک شاهزاده خوش تیپ ازدواج کند، اما متوجه می شود که خانواده سلطنتی او را به عنوان قربانی برای بازپرداخت یک بدهی قدیمی به خدمت گرفته اند...
وقتی لیو به لندن نقل مکان می کند، با گروهی مرموز از پسران آشنا می شود که او را به دنیای سفر رویایی می کشانند. او و گروه رویای سرگردانش مراسمی را برای تحقق بزرگترین رویای خود برگزار می کنند، اما این بزرگترین فداکاری را می طلبد.
دو دختر کوچک در دو کشور مختلف دچار کابوسی می شوند که در جریان آن فردی بدون چهره قصد دزدیدن صورت آنها را دارد. به نظر می رسد که این کابوس تنها یک توهم باشد اما رفته رفته این فرد از کابوس به زندگی واقعی بچه ها هم وارد می شود...
پس از انفجاری در کارخانه ای دو دانش آموز با یک کودک مرموز روبرو می شوند و انگیزه ای از عشق را تحریک می کنند که ناشی از ناامیدی از زندگی روزمره آنهاست که شروع به خراب کردن زندگی آنها می کند...