پس از 20 سال زندان، مردی دوباره با عشق از دست رفته خود متحد می شود و حقیقت جنایات او فاش می شود.
درام
در جزیره ای دورافتاده در یونان، دو برادر دوقلو درگیر ماجرای عشقی پرهیاهویی می شوند و یک کارآگاه آشفته معروف به «مرد حسود» برای تحقیق درباره این موضوع انتخاب می شود.
در یک ایستگاه شلوغ اتوبوس، دو مرد از طبقات اجتماعی متفاوت با یکدیگر برخورد میکنند. یکی در ناز و نعمت غوطهور است و دیگری با چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکند. آنها با هم سفری را آغاز میکنند که با طنز و ماجراهای غیرمنتظره همراه است.
فرزاد یه تن لشه که نمی دونی با مشت بزنی تو دهنش یا بغلش کنی. زنش و دوست فابریکش کیوان، تنها کسایی هستن که میتونن تحملش کنن. یه شب بعد از مهمونی، میخوان دسته جمعی برگردن خونه، ولی کسی نمیدونه این دفعه فرزاد چه گندایی زده
حسن خشمگین است. مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. شیوا مهاجر، ستاره محبوبش صبر ندارد و میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش گلی، دیگر عاشقش نیست. دخترش آلما، بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش جیران، پیر شده و کمکم حافظه خود را از دست داده. مزاحم جذابی به نام آنی، او را هر جا میرود تعقیب میکند و اصرار دارد حسن او را وارد دنیای سینما کند. از همه بدتر، قاتلی در سطح شهر مشغول کشتن کارگردانان سینمای ایران است، اما حسن را نادیده گرفته. حسن رنجیدهاست: آیا او مهمترین فیلمساز این شهر نیست؟ پس چرا قاتل تحویلش نمیگیرد؟ هنگامی که نام حسن به عنوان مظنون اصلی پرونده قتلها در شبکههای اجتماعی مطرح میشود، اوضاع دیگر غیرقابل تحمل میشود. حالا حسن ناچار است برای اعاده حیثیتش نقشهٔ هوشمندانهای بکشد…
شاهین، شکور و شهروز سه برادر هستند که در یک حلبی آباد زندگی می کنند. شکور که برادر بزرگتر است سردسته باند مواد مخدر می باشد. این باند علاوه بر تولید مواد مخدر با دادن مکان زندگی برای کودکان بی سرپرست آنها را برای عضویت در این باند آماده می کند. پلیس ها به مخفیگاه این گروه حمله کرده و شکور را دستگیر می کنند و این موقعیت مناسبی برای شاهین می باشد که سرپرست جدید این باند مواد مخدر باشد.
عشق بی قید و شرط، احترام متقابل و میهن پرستی نسبت به کشور . عشقی که جنسیت، نژاد و مذهب نمی شناسد.
صباح قبل از اینکه با کمک افرادش و تاج الملک فرار کند، آشکار می کند که او رهبر باتینی ها است و...
یک پلیس وفادار که در تیررس فساد پلیس و باندهای متخاصم مارسی گرفتار شده است ، باید با در دست گرفتن امور از جوخه ی خود محافظت کند و …
پاستاریونی داستان غذاهاست. فیلم با بریانی اصفهانی ها شروع می شود و کوشان وقتی رستوران پدرش در تهران را ورشکسته می بیند، قصد میکند که یک بریانی به جای رستوران فست فود پدرش در تهران را باز کند. رستورانی که به دلیل یک رقیب بسیار قدرتمند و مجلل در آن گوشه خیابان، پاستا دا پیتزا، رونق خود را از دست داده است و…
9 زخمی گلوله (یکی هنوز در بدن)، سه ورزش مختلف و عزم تزلزل ناپذیر برای تحقق رویای طلای المپیک بعداً، مورالیکانت پتکار، اولین قهرمان پارالمپیکی هند که در بالای سکو به پایان رسید، توسط کشورش به رسمیت شناخته شد. 45 سال پس از او به آنچه هیچ ورزشکاری از کشورش نتوانست به دست آورد.
نویسنده ایزابل ویلکرسون در حالی که با یک تراژدی بزرگ شخصی دست و پنجه نرم می کند، خود را در مسیر تحقیقات و کشف جهانی قرار می دهد.
در مورد یک فیزیکدان 55 ساله است که با تشخیص وجود یک سیاهچاله در حال رشد در سینهاش، خود را در یک حلقه زمانی گرفتار میبیند که تنها یک هفته تا مرگ فاصله دارد. حال او تصمیم میگیرد تا با سفر در زمان، به گذشته بازگشته و به فردی تبدیل شود که همیشه آرزویش را داشته و…