برادران ترائوره که برای غلبه بر چرخههای خیانت، انتقام و خشونت تلاش میکنند، به مبارزه برای آیندهای روشنتر در حومه پاریس ادامه میدهند.
فرانسه
فلیس پس از 40 سال غیبت به زادگاهش یعنی ناپل باز می گردد. او مکان ها، رمزهای شهر و گذشته ای را که او را می خورد دوباره کشف می کند.
فرانسوا سنتینل دو زندگی دارد. او در روز معروف ترین افسر پلیس در جزیره Reunion است که به دلیل روش های خشن و پیراهن های گلدارش معروف است و مجرمان را در 4x4 تعقیب می کند. اما بقیه اوقات او یک خواننده کاریزماتیک نیز هست.
زندگی ژان بکو که به عنوان دختر نامشروع یک خیاط فقیر در سال 1743 به دنیا آمد و در دربار لویی پانزدهم به پایان رسید و آخرین معشوقه رسمی او شد.
داستان زن جوانی را دنبال می کند که به قبیله جنایتکاری که برادرش را کشته است نفوذ می کند. نقشه او این است که هر یک از آنها را یکی یکی بکشد تا زمانی که به رهبر جذاب آنها نزدیک شود.
برای انتقام مرگ همسرش، یک پلیس سابق با دختر چهارده ساله اش همکاری می کند.
ژولیت، تنها بازمانده یک دوران آخرالزمانی، برای زنده ماندن در برابر گرسنگی، تشنگی، پای شکسته و موجودات عجیب و ناراحت کننده ای که فقط در شب بیرون می آیند می جنگد.
سرجیو یک قمارباز اجباری را دنبال می کند که پس از دریافت یک نکته به خانه شرط بندی باز می گردد و سعی می کند تمام پولی را که از دست داده است پس بگیرد، اما یک قمارباز دیگر با اسلحه وارد محل می شود و یک شلیک گلوله زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد.
یک فارغ التحصیل باهوش اما معقول به عنوان دستیار میراندا پریستلی، سردبیر خواستار یک مجله مد بالا، شغلی پیدا می کند.
یکی از مدیران بانک در حالی که فرزندانش را به مدرسه می برد، تهدید به بمب گذاری می شود که اگر بایستند و از آن خارج شوند، ماشینش منفجر می شود.
یک مشاور سیاسی سعی می کند طلاق قریب الوقوع و روابط گذشته خود را برای دختر 11 ساله اش توضیح دهد.
در قصری عجیب و منزوی، مردی با زنی آشنا میشود و اصرار میکند که آنها قبلاً همدیگر را ملاقات کردهاند.
دو مرد جوان روانپریش خانوادهای را در کابین خود گروگان میگیرند.