بر اساس وبتونِ همنام، داستان درباره اتفاقاتی است که زمانی رخ میدهد که شخصیت زن و مرد اصلی در اوایل دهه ۲۰۰۰ در یک بازی با یکدیگر آشنا میشوند، عشقی بین آنها شکل میگیرد و سپس در دنیای واقعی با هم ملاقات میکنند.
گروهی از همخانهها در یکی از کلانشهرهای آمریکا بهطور ناخواسته مردی بیگناه را میکشند و در مسیری خطرناک از فریب و پنهانکاری گرفتار میشوند.
وقتی یک مسافر متوجه میشود که کسی در حال تلاش برای هک کردن قطار اوست، درخواست کمک فوری میکند. اما آیا دو غریبه کاملاً ناآشنا میتوانند با هم همکاری کنند تا همه را به موقع از قطار خارج کنند؟
زنی جوان که بهصورت مخفیانه در عمارت مجلل یک میلیاردر زندگی میکند، به رازهای تاریکی پی میبرد و این کشف او را درگیر نبردی ناامیدانه برای بقا میکند.
پس از ملاقات با رئیسجمهور جدید ایالات متحده، تادیوس راس، سم خود را در وسط یک حادثه بینالمللی میبیند. او باید دلیل یک توطئه جهانی شرورانه را کشف کند قبل از اینکه مغز متفکر اصلی تمام جهان را به خطر بیاندازد.
یک جوان فقیر پس از فریب خوردن به اشتباه به قاچاق مواد مخدر متهم می شود. یک دادستان سابق پرونده را بررسی می کند، نقشه یک تیم وکیل فاسد را آشکار می کند، و عدالت را با وجود ممانعت نیروهای شیطانی باز می گرداند.
میشل از دوران بازنشستگی آرام خود در روستایی در بورگوندی، در نزدیکی دوست قدیمیاش ماری-کلود، لذت میبرد. وقتی دختر پاریسیاش، والری، پسرش لوکاس را برای تعطیلات مدرسه نزد مادربزرگش میفرستد، میشل که از رفتار دخترش تحت فشار قرار گرفته، در وعده ناهار به او قارچ سمی میدهد. والری بهسرعت بهبود مییابد اما مادرش را از دیدن نوهاش منع میکند. میشل که احساس تنهایی و عذاب وجدان دارد، دچار افسردگی میشود... تا اینکه پسر ماری-کلود از زندان آزاد میشود.
رم، که بهتازگی بهعنوان جمعآوریکننده منطقه منصوب شده است، در شهری در آندرا پرادش مسئولیت را به عهده میگیرد و بلافاصله با فساد و بیکفایتی عمیقی که دولت را آزار میدهد، روبهرو میشود. مصمم به ایجاد اصلاحات، تغییرات گستردهای را آغاز میکند که منجر به درگیری شدید با یک وزیر قدرتمند ایالتی میشود.
درباره نویسنده و عکاس فرانسوی، کارول آچاش. با بهرهگیری از قدرت فیلمسازی و همکاری ماریون کوتیار، کارگردان مونا آچاش مادر خود را به زندگی بازمیگرداند تا مسیر زندگی او را بازخوانی کرده و دریابد که او واقعاً چه کسی بوده است.
انیمه داستان گرالت از ریویا، شکارچی هیولا، را دنبال میکند که برای بررسی حملاتی در یک دهکده ساحلی استخدام میشود. او بهزودی درمییابد که درگیر نزاعی چندصدساله بین انسانها و پریان دریایی شده است. گرالت باید با کمک دوستان قدیمی و جدیدش، پیش از تبدیل این خصومت به جنگی تمامعیار، راهحلی برای این درگیری بیابد و ...
این داستان به روایت دوستی عمیق و قدرتمند بین دو نوجوان سیاهپوست میپردازد که در کنار یکدیگر سختیهای مدرسه اصلاحات در فلوریدا را پشت سر میگذارند.
یانگ جو که بر روی تطبیق با شغل جدیدش متمرکز است، از شکایت های دائمی دوست پسرش، جائه یون، که در واحد ضد هوایی در برج 77 A خدمت می کند، خسته می شود. او از جائه یون جدا می شود و او جدایی را از صمیم قلب می پذیرد
ماه پیشونی و ارژنگ با همسفری تازه برای یافتن بابا ابریشمی اشتباهی وارد شهردیگری می شوند که همه ی مردم آنجا پیر هستند؛ شهری همراه با اتفاقاتی تازه.