تارا در آستانه گرفتن تصمیمی است که همسرش بهرام از آن بی خبر است؛ تصمیمی که قرار است مسیر زندگی این زوج را دستخوش تغییراتی کند و همین دستمایهای میشود تا فیلم داستان گذشته، حال و آیندهی رابطهی تارا و بهرام را روایت کند؛ گذشته، حال و آیندهای که چون رویایی در هم تنیدهاند.
در یک ساختمان بزرگ همسایهها متوجه میشنود که دختر ثروتمندی به نام عسل قصد دارد پس از سالها از امریکا به ایران بازگردد و با یک جوان ایرانی ازدواج کند. تمام جوانان مجرد ساختمان به قصد دستیابی به ثروت خانوادگی عسل و همچنین اقامت امریکا تصمیم میگیرند هرطور شده
فیلم زندگی شیرین در ژانر کمدی محصول سال 1388 است. قدرت الله صلح میرزایی کارگردانی این اثر را به عهده دارد و بازیگرانی چون علی صادقی، جواد رضویان، بهنوش بختیاری، بهاره افشاری و ...در آن به ایفای نقش پرداخته اند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که امیر مهرجویی بازیگر سینماست که در راه ازدواج با دختر مورد علاقه اش "هستی" با مشکلات خانوادگی روبرو می شود. فریبرز برادر دو قلوی امیر پس از سالها وارد ایران شده اما ورود او مشکلات امیر را چند برابر می کند...
Thevan، خواننده محلی از کاست Paanan، هنگام فرار از برده داری با یک برخورد سرنوشت ساز روبرو می شود که منجر به کشف یک عمارت سنتی باستانی می شود که سرنوشت او را تغییر می دهد.
سالها پس از سلطنت سزار، یک میمون جوان به سفری میرود که او را وادار میکند تا همه چیزهایی را که در مورد گذشته به او آموختهاند زیر سوال ببرد و انتخابهایی انجام دهد که آیندهای را برای میمونها و انسانها مشخص میکند.
هنگامی که گروهی از دوستان قوانین خواندن کارتهای تاروت را زیر پا میگذارند، ناخواسته شیطانی ترسناک را که در این کارتهای نفرین شده به دام افتاده است، رها میکنند. حال آنها یکی پس از دیگری با سرنوشتی که برایشان پیشبینی شده، روبرو میشوند و...
بعد از سالها داود مجبور می شود تا به شمال و شهر پدری بازگردد. و این اتفاق که از نظر وی ناخوشایند می باشد باعث دیدار با خواهرش می شود. هر دو خواهر و برادر گریزان از این دیدارند. اتفاقی که از نظر آرام یعنی دختر داود عجیب است. رفته رفته رازهایی بر ملا می شود و اینکه داود سالهای دور در ناکامی وصال خواهرش دلارام، نقش داشته است. اما واقعیت چیز دیگری است. داود برای حفظ آبروی خواهر از عشق خود می گذرد و بچه ی او را برای زنده ماندن با خود می برد. اما حالا مادر و دختر روبروی هم قرار گرفته اند...
داستان پسری (علی صادقی) را به تصویر می کشد که قصد ازدواج با دختر مورد علاقه خود (سحر قریشی) را دارد، دختری جوان با خانواده ای ثروتمند که به خاطر اینکه علاقه خود به اون را نشان دهد خود را به جنون میزند که داستانی طنز را رقم می زند..
همه از یوهان متنفرند، یک کمدی درباره زندگی پرماجرا یوهان گرانده و نبرد طولانی مدت او برای به دست آوردن عشق زندگی اش، سالور است که او به طور تصادفی در نوجوانی او را منفجر کرد.
داستان یک گروه فیلمبرداری را روایت می کند که در حال ساخت فیلمی هستند. آنان برای چند سکانس از فیلم احتیاج به یک خر دارند و همین امر کل گروه را با ماجراهای مختلفی مواجه می کند...
یک مامور مخفی آمریکایی به شهر "آلفاویل" در سیاره ای دوردست فرستاده می شود تا شخصی مفقود شده را پیدا کرده و شهر را از دستان حاکم ظالم آن نجات دهد...
پاتریک بتمن یک جوان 26 ساله خوش قیافه، با هوش اما روانی و عاشق آدمکشی است. دلایل وی برای قتل عبارتند از حسادت بی پایان، عقده های روحی و مادی، تنفر و یا هیچ دلیلی مگر جنون کامل. جنون او در طول این فیلم افزایش می یابد و دست کم 20 نفر را بقتل می رساند از جمله همکاران، دوستانش و هر کسی دیگری که سر راه او قرار بگیرد یا اینکه مورد حسادت یا غضب او قرار بگیرد. تنها فردی که بنظر می رسد با او همدردی می کند منشی او جین است. در اکثر اوقات پاتریک نمی تواند بگوید که این اتفاقات واقعی اند یا بخشی از یک لذت روانی هستند...
یک بوکسور جوان وقتی از یک پیرمرد آسیایی در برابر یک قلدر دفاع می کند به یک ستاره تبدیل می شود. این مورد توجه یک قهرمان میانه وزن را به خود جلب می کند که تصمیم می گیرد او را در یک مسابقه بوکس غیرمتعارف در زمان بیماری همه گیر COVID-19 به چالش بکشد.