هشت شرکت کننده در مشکلات مالی در بازی پول شرکت می کنند، یک مسابقه واقعیت با 44.8 میلیارد برنده برای چنگ زدن. برای برنده شدن آنها باید 100 روز در یک استودیوی پراکنده تحمل کنند زیرا همه خریدها دارای 1000 برابر نشانه گذاری هستند که از جایزه کم می شود.
کمدی
Vilinous Vector باید نحوه پیاده شدن از ماه و بازگشت به زمین را بیابد.
ایتسی تازه وارد شهر شده است و فکر می کند زندگی او به پایان رسیده است تا اینکه با همسایه شیفته فضا، کالوین، که معتقد است والدینش توسط بیگانگان ربوده شده اند، ملاقات می کند. ایتسی به عنوان یک روزنامهنگار مشتاق تصمیم میگیرد که یک گزارش افشاگری بنویسد، اما متوجه میشود...
یک مجری جوان هالیوودی دستیار یک تهیه کننده بزرگ فیلم می شود، اما این شغل آنطور که فکرش را می کرده خوب پیش نمی رود، زیرا این تهیه کننده ظاهرا بدترین رئیس ممکن روی زمین است...
دختر جوانی که تجربهای سخت را پشت سر میگذارد، شروع به دیدن دوستان خیالی همه میکند که با بزرگ شدن دوستان واقعیشان پشت سر گذاشتهاند.
چارلز رولند و ادوین پین تصمیم گرفتند که وارد زندگی پس از مرگ نشوند تا روی زمین بمانند و در مورد جنایاتی که شامل چیزهای ماوراء طبیعی هستند تحقیق کنند.
هنگامی که یک لحظه نادر صورتی و پر زرق و برق از سرنوشت، آرزوی تلما اسبی را برای یک تکشاخ بودن محقق می کند، او به ستاره بین المللی پاپ-سوپراستار فوری می رسد، اما با هزینه ای غیرمنتظره.
سه نوجوان برای دریافت مدرک مهندسی خود به بنگلور می رسند و با سالمندان درگیر می شوند. آنها یک گانگستر محلی به نام رنگا را پیدا می کنند تا به آنها کمک کند انتقام بگیرند.
سه دوست دوران کودکی سفری را به گوا آغاز می کنند، اما آنها به کلی از مسیر خارج می شوند و زمانی که در اتاق هتل خود از خواب بیدار می شوند، با مخفیگاهی از کوکائین متعلق به یک دون روبرو می شوند و ...
یک تکه فویل غیرمعمول با منشأ بیگانه بالقوه باعث ایجاد شکاف بین دو دوست صمیمی سابق که در صحرای کالیفرنیا کمپ می زنند، می شود...
ساچین عاشقانه را دنبال می کند اما خود را بین دو شریک بالقوه گرفتار می یابد که منجر به عوارض سرگرم کننده می شود.
یک سال پس از مرگ پدرش، لیدیا گیلبرت احساس میکند کاملاً گم شده است - تا اینکه متوجه چیز غیرمنتظرهای میشود: فیلمنامه اپرای فضایی که نیاز به بودجهای پرفروش دارد که توسط پدرش نوشته شده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، در نوامبر سال 1918 ، ادوارد پریکورت چند روز قبل از آتشبس ، زندگی آلبرت میلارد را نجات داد. این دو مرد به غیر از جنگ هیچ چیز مشترکی نداشتند و…