کمدی

یک معلم آکادمی بازنشسته پس از این که متوجه میشود مبتلا به آلزایمر شده است، سعی می کند به همراه نوه اش عشق جوانی خود را پیدا کند.

مدیر گروه رقص زنان و پسر عمویش , گروهی زن را در یک تور در رم رهبری می‌کند و آن‌ها را از معاشرت با مردان منع می‌کند . اما خیلی زود …

مایلز یک توسعه دهنده بازی ویدیویی است که سهواً تبدیل به شرکت کننده بعدی در در یک مسابقه مرگ واقعی که به صورت آنلاین پخش می شود می گردد. در حالی که مایلز خیلی زود از همه چیز فرار می کند، این به او کمک نمی کند که بیشتر از نیکس زنده بماند، یک قاتل در بالای بازی او …

این فیلم داستان گروهی از پلیس کرالا را به تصویر می‌کشد که برای انجام وظیفه به مناطق ناگزال اعزام می‌شوند. اما آنها در آنجا با گروهی از مخالفان روبرو می‌شوند که باید در مقابلشان بایستند و…

نورم که با وظایف خود در مورد پادشاهی خود مشغول است ، تلاش می کند تا هم برای پادشاهی و هم برای خانواده اش وقت بگذارد. هنگامی که تاج وی به طرز مرموزی دزدیده می شود ، او باید راهی سفری شود تا نه تنها تاج را پیدا کند بلکه روابط خود را با خانواده اش ترمیم کند.

یک سگ ناز پرورده به نام ترابل در حین اینکه تلاش میکند از دست بچه حریص مالک قدیمی اش فرار کند، باید یاد بگیرد که در دنیای واقعی زنده بماند…

دو پلیس راهنمایی و رانندگی به دستگیری یک سارق خطرناک کمک می‌کنند .

یک کارگر ساده فروشگاه زنجیره‌ای، با تغییر حرفه و رویه زندگی خود، در تلاش است تا به همه نشان دهد که افراد سطح ضعیف جامعه هم می‌توانند موفق شوند …

در سیسیل چیچو و فرانکو تحت فرمان یک مافیا در حال پرورش سبزیجات هستند. اما واقعیت این است که سبزیجات در واقع ماری جوانا است ؛ چیچو و فرانکو و دوستانش در ابتدا متوجه آن نیستند.

در این فیلم چیچو و فرانکو دو چوپانند که اشتباها به عنوان افسران متفقین دستگیر می شوند….

در دنیای گربه‌ها قبیله‌ای بزرگ به نام جلیکلز با نژاد‌های مختلف وجود دارد که در این قبیله هر ساله تصمیم‌گیری می‌کنند که کدام یک از آنها به لایه‌ی هویساید صعود می‌کند ، اما در این میان اتفاقات مختلفی رخ می‌دهد که اینبار آن ها را با مشکلاتی روبرو می کند به چالش های فراوانی بر میخورند.

داستان قسمت دوم باز هم حول محور چهار شخصیت اصلی فیلم ابتدایی است. این مرتبه نیز این چهار شخصیت باید بتوانند در دنیای تغییریافته‌ی زامبی‌ها زنده بمانند. اما جالب اینجاست که پس از گذشت چند سال ، جمعیت زامبی‌ها کمتر شده است و همین موضوع باعث بی‌حوصلگی شخصیت‌های اصلی داستان شده است و…

«فرانکو» با کمک مادرش با جا زدن خود به عنوان باربر فرودگاه، چمدان های آدم پولدارها را می دزدد. «گروهبان دوم دیاپالونه» پسرعموی فرانکو با اینکه از این کار او خبر دارد اما نمی تواند هیچ اقدامی برای دستگیر کردنش انجام دهد.