لیا و پل بر سر نحوه برخورد با مایکی اختلاف نظر دارند. کارلا متوجه میشود که دنیس چقدر به مادرش نزدیک است. لزلی و سارا با حقایق تلخی روبهرو میشوند.
کوتاه
در دل سرزمین اسرارآمیز آز، الفابا، دختری سبزپوست که از نگاه همه مطرود و منفور است، ناچار میشود زندگیاش را با گلندا، بانوی محبوب و اشرافزادهی دانشگاه شیز، تقسیم کند. اما پشت لبخندهای پر زرق و برق گلندا و نگاه تیزبین الفابا، ماجرایی از دوستی، رقابت و سرنوشت آغاز میشود. در حالی که یکی تبدیل به جادوگر نیک میشود و دیگری به جادوگر شرور غرب بدل میگردد، رابطهی آنها زیر فشار تصمیمات سرنوشتساز قرار میگیرد.
مرد جوانی پس از نقل مکان به خانه خواهرش و خانواده همسر او، برای یافتن جایگاه خود تلاش میکند.
دکتر الی آدلر، روانشناس کودک، توسط خاطرات مرگ همسرش لین تسخیر شده است. روزی پسربچهای هشتساله به نام نوآ ظاهر میشود که دانش غیرقابل توضیحی از زندگی الی دارد.
فیلمی مستند و داستانی واقعی و باورنکردنی به روایت “مورگان فریمن” از ماموریت “دکتر پاریشیا” برای کمک به میمون پوزه دار ماداگاسکار، موجوداتی تکامل یافته که میلیون ها سال پیش به ماداگسکار رانده شدند و هم اکنون در معرض خطر هستند و …
داستان آن در سال 1869 اتفاق می افتد، دو کودک پس از ناپدید شدن پدرشان در جنگل های آفریقا، یک بازی مرموز دریافت می کنند. آنها هم راز ناپدید شدن پدرشان و هم منشا جومانجی را کشف می کنند. ببینید چگونه همه چیز شروع شد.
لگوها باهم دیگر در یک داستان زیبا، تواسنته اند ....
در یک مکالمه احساسی با لزلی، اریک شرح تکاندهندهای از شکنجههایی که در دوران کودکیاش تجربه کرده است، میدهد.
در انیمیشن لوی صندوق اشیای گمشده و هیولای خوش قلبی که دیده نمیشود.
دربارهی پرندهای پا دراز است که بر فراز دریاچهای در حال پرواز هست و چند ماهی شکار می کند. او یک ماهی نارنجی درخشان را میبیند و تلاش بیهودهای میکند تا او را شکار کند. صبح روز بعد او دوباره ماهی را تحت نظر میگیرد اما این بار مهارت عجیب ماهی در خلق رنگینکمان توجه او را جلب میکند و…
یک عنکبوت کوچک آرزو دارد از مرزهای زمین فراتر رود و جذابیت مرموز ماه دوردست را کشف کند.
دختر آقای سعادت با مهندس مهران قرار ازدواج گذاشتهاست. آقای سعادت، که آدم بدگمانی است، آقا تقی خیالاتی و دست و پا چلفتی را مأمور میکند تا مهران را زیر نظر بگیرد. آقا تقی ادعا میکند که مهران عضو باند قاچاق هروئین است. به زودی معلوم میشود که قاچاقچی مورد نظر فرد دیگری است شبیه مهران که در ساختمان محل سکونت او زندگی میکند. به این ترتیب چابکی آقا تقی در کشف باند قاچاق اثبات میشود و مهران و دختر آقای سعادت به وصال هم میرسند.
عمه اوپال و خواهرزادهاش نینا در حین خواب به صورت تصادفی موجودات افسانهای و خطرناک اراکس را آزاد میکنند. حال آنها باید تلاش کنند تا این موجودات ترسناک را بار دیگر به کتاب داستانی که از آن فرار کردهاند، بازگردانده و…