Bhediya در جنگل های Arunachal، داستان Bhaskar، مردی است که توسط یک گرگ گاز گرفته می شود و شروع به تبدیل شدن به موجود می کند. همانطور که باسکار و دوستانش سعی می کنند پاسخی پیدا کنند، یکسری چرخش ها، چرخش ها و خنده ها به وجود می آید.
فانتزی
انیمیشن فندوق شکن و فلوت جادویی در باره ماری است که شب تولدش آرزو می کند که اسباب بازی هایش زنده شود. جورج فندق شکن یکی از اسباب بازی های مار است که طلسم شده و در حقیقت شاهزاده سرزمین گل هاست.آن ها تلاش می کنند سرزمین گل ها را از دست موش ها نجات دهند
Nemo Nobody به همراه همسر و فرزندان اش زندگی معمولی را دارد تا اینکه یک روز صبح هنگامی که از خواب بیدار میشود خود را در سال 2092 و در 120 سالگی میبیند او اکنون پیرترین مرد روی زمین است ...
ویتوریا در حومه شهر با پسرش سالواتوره زندگی میکند که از طرفداران سرسخت داستانهای ابرقهرمانی است، که با تصور کردن خود به عنوان بخشی از ماجراهای آسترومن، بت سریال وب مورد علاقهاش، واقعیت تلخی را که آنها را احاطه کرده است، شکل میدهد.
داستان خانواده ای در سال 1950، در تگزاس آمریکا. فیلم ماجرای زندگی پسر بزرگ خانواده، «جک» (شان پن) را دنبال می کند، از دوران کودکی، تا زمانی که به مردی بالغ تبدیل شده و سعی دارد رابطه اش با پدرش (برد پیت) را بهبود بخشد. جک خودش را در دنیای مدرن گم کرده است و به دنبال جوابی برای سوالهایش در مورد حقیقت و معنای زندگی می گردد.
گلوریا ده ساله و پدربزرگش باد که اخیراً بیوه شده است، هنگامی که خانواده برای کریسمس جمع می شوند، با یک گوزن شمالی مرموز دوست می شوند. باد به این باور می رسد که پرانسر واقعاً جادویی است، اما گلوریا می ترسد که نظریه او را مستقیماً به خانه سالمندان بفرستد.
مانند مادربزرگش و قبلتر از او مادرش جین، وندی باید از چنگ پَن و قولی به او داده است بگریزد.
با نقشهای که میتواند سرنوشت کل جهان را تغییر دهد، شروع به جستجوی چهار آدم عجیب و غریب میکند...
میرزا ابراهیمخان عکاسباشی که در سفر به فرنگ به سرمیبرد در آرزوی ازدواج با معشوقاش (آتیه) پس از بازگشت است. او در سفر شیفته سینماتوگراف میشود. رنجوری مظفرالدین شاه او را نگران آینده سینماتوگراف میکند و از شاه کسب تکلیف میکند. شاه به فراشباشی سفارش میکند تا میرزا ابراهیم خان را نزد پسرش (ولیعهد) بفرستد ولی فراشباشی اشتباها او را نزد پدر شاه (ناصرالدین شاه) میفرستد! شاه قاجار که مخالف سینماست و خودش فیلمها را سانسور میکند، عاشق یکی از هنرپیشههای داخل یک فیلم قدیمی میشود و برای آن که به معشوق برسد، حکومت را رها میکند و به دنبال سینما میرود. ?
با الهام از داستان های ماوراء الطبیعه استاد شنگ کهنه کار اپرا (چینگ یینگ لام)، یک گروه اپرا، که شامل بازیگر جسور کوئی (وی تونگ) می شود، یکدیگر را با داستان های شبح وار و ترفندهای ترسناک فریب می دهند. این گروه توسط بازیگر اپرای بسیار با اعتماد به نفس به نام چیا (هو کای لاو) گردانده می شود. بنابراین، آنها ترفند نهایی ارواح را روی او بازی می کنند. هنگامی که چیا متوجه می شود، با گروه مقابله می کند و در نتیجه آنها از یکدیگر فاصله می گیرند. با این حال، مشکلات گروه زمانی بدتر می شود که صحنه اپرا آنها توسط یک روح شیطانی و بی قرار تسخیر می شود…
هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان، بهشت رو به زوال گذاشت. یانگ جیان، خدای ارلنگ، با کار به عنوان شکارچی امرار معاش می کرد. یک روز به یانگ جیان دستور داده شد تا مرد جوانی که برادرزاده خودش بود را شکار کند.
در آینده ای که دولت رویاها را ثبت می کند و از آنها مالیات می گیرد، یک حسابرس رویا در رویاهای یک فرد غیرعادی سالخورده گرفتار می شود.
هنگامی که آنا، خون آشامی که قرن ها سن دارد، رابی مرد جوان جذاب اما بی پروا را در حال بهبودی از اعتیاد به الکل تماشا می کند و تصمیم می گیرد خون را ترک کند و انسانیت خود را بازگرداند.