گنگوار در یک کالج مهندسی به جنگ تبدیل می شود.
رمانتیک
دختری جوان به نام مهتاب (هدیه تهرانی) در خیابان با ماشین فرد مسافرکشی به نام ارسطو (بهرام رادان) در خیابان تصادف کرده و فرار میکند. ارسطو (بهرام رادان) با کمک دوست خود اتومبیل مهتاب را پیدا میکند و بعد از قطعه قطعه کردن آن را به مهتاب (هدیه تهرانی) تحویل میدهد.
سیذارت روی منطق و عقل را در آغوش میکشد، اما تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد و در نتیجه باعث درد دل و آشفتگی درونی میشود.
ساچین عاشقانه را دنبال می کند اما خود را بین دو شریک بالقوه گرفتار می یابد که منجر به عوارض سرگرم کننده می شود.
فیلم زندگی شیرین در ژانر کمدی محصول سال 1388 است. قدرت الله صلح میرزایی کارگردانی این اثر را به عهده دارد و بازیگرانی چون علی صادقی، جواد رضویان، بهنوش بختیاری، بهاره افشاری و ...در آن به ایفای نقش پرداخته اند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که امیر مهرجویی بازیگر سینماست که در راه ازدواج با دختر مورد علاقه اش "هستی" با مشکلات خانوادگی روبرو می شود. فریبرز برادر دو قلوی امیر پس از سالها وارد ایران شده اما ورود او مشکلات امیر را چند برابر می کند...
یک نوجوان مبتلا به OCD تلاش می کند تا معمایی پیرامون یک میلیاردر فراری را حل کند.
10 سال بعد، مانو از زندان آزاد می شود و دوباره شروع به ساختن زندگی خود می کند. با این حال، خاطرات پریا او را آزار می دهد و مجبور می شود دوباره وارد زندگی او شود. زندگی جدید با سورابی و خاطرات پریا در کنار آن طرح داستان را شکل می دهد.
یک بازنده برای برنده شدن وارد یک بازی زمان واقعی می شود که او را به کشف چالش ها سوق می دهد و رازهای پنهان گذشته خود را آشکار می کند.
پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد، یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقه مند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراها است. «ملاقات خصوصی»، توانسته سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در چهلمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند و همچنین برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از بیست و دومین جشن حافظ و انجمن منتقدان فارسی زبان شده است.
در سال 1831،”چارلز ادر” ایرلندی به استرالیا می رود تا به کمک پسر عموی خود که اخیرا به مقام فرمانداری رسیده یک زندگی جدید را آغاز کند.وقتی او به آنجا می رسد با زمین دار قدرتمند “سم فلاسکی” آشنا شده و قصد تجارت با او می کند…
گاهی بزرگترین ترس ما این است که قبول کنیم کسی واقعا ما را برای آنچه هستیم دوست دارد. نیکا و ریگل آمادهاند با هم این موضوع را بررسی کنند...
یک زن متاهل بعد از مدتی پی می برد که ازدواج اش بر وفق مرادش نیست، و باید در زندگی اش تغییر مسیر دهد. بعد از گرفتن طلاق، او تمام دنیا را می گردد تا نیمه گمشده خودش را پیدا کند.
آریان قادر به یافتن یک شریک زندگی کامل نیست. او در طی یک ماموریت رسمی در ایالات متحده با یک دختر عالی به نام سیفرا آشنا می شود و عاشق او می شود تا بعداً متوجه شود که این یک داستان عشق غیرممکن است.