در آینده ای نه چندان دور، غول فناوری Pegazus به زوج ها این فرصت را می دهد تا بارداری خود را از طریق رحم یا غلاف مصنوعی جدا شونده به اشتراک بگذارند. و به این ترتیب، سواری وحشیانه ریچل و آلوی به سمت پدر و مادر شدن در این دنیای جدید شجاع آغاز می شود.
رمانتیک
هیزل را دنبال می کند که برای گذراندن تعطیلات به شهر خود می رود، جایی که یک رابطه عاشقانه با یک پیمانکار محلی شروع می شود که به پدرش در نانوایی خانواده کمک می کند، اما برخی سوء تفاهم ها آنها را تهدید می کند.
اور وونگ 18 ساله که از اوهایو به تایوان فرستاده میشود تا در تابستان ماندارین را مطالعه کند، اما مشخص میشود که نوجوانی است که به آن «قایق عشق» میگویند.
پایپر برای شروعی تازه به نیویورک نقل مکان می کند، در آنجا با آستین یک نویسنده مشتاق ملاقات می کند. جادوی فصل پاییز آنها را به هم نزدیک می کند. آنها در یک پروژه کتاب کودکان با هم همکاری می کنند که در طی آن به یک واقعیت عالی می رسند.
یک مشاور سیاسی سعی می کند طلاق قریب الوقوع و روابط گذشته خود را برای دختر 11 ساله اش توضیح دهد.
مگان هنری، یک زیستشناس حیاتوحش ساده، که روی پروژهای کار میکند که حفاظت از حیات وحش در آفریقا را تقویت میکند، مجبور میشود با یک طراح پارک موضوعی، تیم اریکسون که میخواهد یک جاذبه سافاری فوقالعاده ایجاد کند، همکاری کند. .
در حالی که جامعه اطراف آنها با پایان برده داری از هم می پاشد و در طول دوره های جنگ داخلی و بازسازی بازسازی می شود، یک خوشگل جنوبی پناه گرفته و دستکاری شده و یک سودجوی سرکش در یک عاشقانه آشفته با هم روبرو می شوند.
نورا و هه سونگ، دو دوست دوران کودکی که عمیقاً مرتبط هستند، پس از مهاجرت خانواده نورا از کره جنوبی، از هم جدا می شوند. بیست سال بعد، آنها برای یک هفته سرنوشت ساز دوباره گرد هم می آیند و با عقاید عشق و سرنوشت روبرو می شوند.
آنا بردی قصد دارد در 29 فوریه، روز کبیسه، به دوبلین ایرلند سفر کند تا از دوست پسرش جرمی خواستگاری کند، زیرا طبق سنت ایرلندی، مردی که در یک روز کبیسه پیشنهاد ازدواج دریافت می کند باید آن را بپذیرد.
الیزابت را دنبال میکند که مجبور میشود با بن، یک مشاور حرفهای رستوران کار کند تا رستوران ایتالیایی شوهر مرحومش را سرپا نگه دارد، اما با نزدیکتر شدن آنها، او متوجه میشود که همه تغییرات بد نیستند و حتی ممکن است قلب او را به روی عشق جدید باز کند.
الویس تنها روی نیمکتی در پاریس نشسته است. او نمی تواند به خاطر بیاورد که او کیست، از کجا آمده است یا چگونه به اینجا رسیده است. بنابراین، او تحقیقات خندهداری را در مورد زندگی خود آغاز میکند. این فراموشی ممکن است به او در یافتن عشق و اختراع مجدد زندگی خود کمک کند.
سرنوشت می تواند نزدیک تر از آنچه فکر می کنید باشد. در این کمدی رمانتیک برنده جوایز، ساکنان انفرادی در یک ساختمان آپارتمانی در لس آنجلس ناگهان خود را مجبور می کنند در طول خانه نشینی در کالیفرنیا به یکدیگر تکیه کنند. آنها قرار است چیزهای زیادی در مورد خود و همچنین همسایگان نسبتاً غیر معمول خود بیاموزند.
این داستان زندگی سامر را دنبال میکند که مادرش ویویان و دخترش کلوئه با او نقل مکان میکنند. ویویان یک دهکده مینیاتوری کریسمس را راه اندازی می کند. همانطور که کلویی شروع به تنظیم مجسمه ها می کند، به نظر می رسد وقایع زندگی واقعی صحنه هایی را که او خلق می کند تقلید می کنند.