مانو و پریا از طبقه متوسط هستند و عاشق هم می شوند. وقتی شرایط مانو را به زندان میاندازد، رابطه او با پریا به خطر میافتد.
هند
Nelakonda Bhagavanth Kesari در مورد معامله حتی با یک تاجر قدرتمند که برای او پول خرج کرده است، قاطعانه است. او آماده است تا در برابر دشمن سرسخت مبارزه کند و مسائل آنها را دوستانه حل کند.
چهار دوست از روستایی در پنجاب رویای مشترکی دارند: رفتن به انگلستان. مشکل آنها این است که نه ویزا دارند و نه بلیط. یک سرباز قول می دهد که آنها را به سرزمین رویاهایشان ببرد.
گروهی از افراد زندان شهر را ربودند و خواستار آزادی روح شدند و یا در جای دیگر همه جنایتکاران آزاد خواهند شد.
پدری که اغلب به دلیل کار دور است، نمی تواند شدت عشق پسرش را درک کند. از قضا این محبت و تحسین شدید نسبت به پدر و خانواده اش باعث ایجاد تضاد بین پدر و پسر می شود.
هنگامی که یک مدل مشهور کشته می شود، یک کارآگاه باهوش پس از اینکه متوجه می شود این حادثه یک راز به نظر می رسد، تحقیق می کند.
برای فرار از قانون، یک دون بی رحم سعی می کند شبیه خود را بکشد. یک آشپز و سعی می کند جای او را بگیرد.
اودی گوپتا خود را به عنوان مرد تنها ساکن بخش زنان می یابد. بی میلی او منجر به هرج و مرج، سردرگمی، کمدی و در نهایت رفاقت بزرگ با همکلاسی هایش می شود.
دو دوست و یک نوجوان ژولیده یک سفر جاده ای از بنگلور به کوچی می کنند.
پارتیبان یک کافه دار ملایم در کشمیر است که با یک باند اراذل و اوباش قاتل را دفع می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب می کند که ادعا می کند زمانی بخشی از آنها بوده است.
راکی پرزرق و برق پنجابی و رانی، روزنامهنگار روشنفکر بنگالی، علیرغم اختلافاتشان عاشق یکدیگر میشوند. پس از مواجهه با مخالفت های خانواده، تصمیم می گیرند قبل از ازدواج سه ماه با خانواده های یکدیگر زندگی کنند.
سوشروت، یک معلم گاربا، که عاشق میشل دختر NRI در هنگام بازدید از شهر در طول جشنواره می شود.
در دهه 1970، یک سارق افسانه ای واقعی از استوارتپورام، آندرا پرادش، ببر ناگزوارا رائو نامید که به خاطر روش های مبتکرانه اش برای فرار از پلیس و زندان مورد توجه قرار گرفت.