گاسپار، کارآگاهی که روی یک پرونده کشتار جمعی کار می کند...
اندونزی
هنگامی که یک وبلاگ نویس مد در بالی با یک کفاش با استعداد ملاقات می کند، جرقه ها به پرواز در می آیند که باعث می شود او تعهد خود را نسبت به نامزدش زیر سوال ببرد.
اگوس، یک نویسنده فیلم، با دوست دوران دبیرستان خود و عشق اولش، هانا، که هنوز به دلیل از دست دادن شوهرش غمگین است، دوباره ملاقات میکند. او میخواهد او را متقاعد کند که دوباره عاشق شود و...
یک غروب در اداره به یک کابوس تبدیل می شود که زنی در آسانسور در پی زلزله ای بزرگ گیر می افتد.
زن جوانی که با استفاده از جادوی سیاه همسر پسر عمویش را تهدید می کند.
پس از اینکه یک بازیگر مشهور ترسناک، دارا لازوردی، با یک عروسک تسخیر شده شبیه دختر متوفی خود روبرو می شود، از ارتباط آن با روح فرزندش متقاعد می شود و او را به سمت مارپیچی از جنون سوق می دهد که دیگران سعی می کنند مداخله کنند.
پس از سر بریدن پدرش توسط نینجاها در Banyuwangi '98، راهایو به حدی آسیب دید که به دلیل دخالت خانزاب، تمرکز بر نمازهایش برایش مشکل بود.
روستاییان اطراف مدرسه شبانه روزی اسلامی کهوریپان با ناآرامی های زیادی مواجه شدند، از عدم محصول گرفته تا تملک. چی شد؟
وقتی طوفان شدید می آید، این طوفانی نیست که یک خانواده باید از آن بترسد، بلکه مردم و موجودات غیرانسانی هستند که به دنبال آنها هستند.
در روستایی دختری هست که برای نماز مغرب پدرش از مسجد خداحافظی می کند.
در یک دهکده کوچک سه زن تلاش می کنند که پرده از راز های مرموز بردارند. آنها اسرار تاریکی که شامل اتحاد های نامقدس و نیز یک ماده مرموز که در یک رستوران محبوب پنهان شده اند را کشف میکنند.
با از دست دادن شوهرش، غم رینی با مرگ عمه که او را بزرگ کرده است، بیشتر می شود. حافظ تنها فرزند رینی هنگام بازگشت به روستا برای عزاداری گم می شود و بیهوش در میان جنگل پیدا می شود.