داستان این فیلم در یدورولانکا اتفاق میافتد و به بررسی اخلاقیات افراد در دوران پارانویای پایان جهان در 21 دسامبر 2012 میپردازد، زیرا برخی نشاندهنده امید و اشتیاق هستند در حالی که برخی دیگر نشاندهنده افراد حساب شدهای هستند که میخواهند از ترس سود ببرند.
هند
یک افسر رزمی وظیفه تامین امنیت یک وزیر محیط زیست در نشست سازمان ملل را بر عهده دارد. همچنین یک دلیل شخصی برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و زباله های خطرناک زیستی وجود دارد
زندگی سه فرد مرموز با آشکار شدن چهره آنها تغییر می کند.
زمانی که تارا سینگ در جریان یک درگیری ناپدید می شود و گمان می رود در پاکستان دستگیر شده است، پسرش جیتی برای نجات او وارد هزارتوی می شود که هر دو باید به هر قیمتی از آن فرار کنند.
یک سفر تجاری و تفریحی به شیموگا برای شش دوست دانشگاهی که یک تجارت کشاورزی ارگانیک را مدیریت می کنند به یک کابوس تبدیل می شود. به نظر می رسد که آنها در گردابی از شر بدون هیچ راهی به دام افتاده اند.
داستان سرچشمه باوش جوشی، ابرقهرمان هندی است که قصد دارد با آموزش جنگیدن و پوشیدن ماسک، آرزوی دوست کشته شده خود را برای پاکسازی و اصلاح کشور برآورده کند.
یک مظنون قتل به دلیل قضاوت نادرست جنایتکار پریا از پرونده خود برای پایان نامه، از بازداشت پلیس فرار می کند. پریا به همراه آرجون معمای قتل و پولشویی را حل می کنند که منجر به قتل می شود.
یک پلیس تازه کار باهوش اما ضعیف باید بر ترس های خود غلبه کند تا در اولین موردش که او را با یک افسر ارشد منزوی شریک می شود تا یک قاتل زنجیره ای را آزاد کند، موفق شود.
رامانوجا لینگاری و گروهش قصد دارند مصطفی را از کالج اخراج کنند. مجموعه ای از ماجراهای سرگرم کننده منجر به یک مسابقه کریکت می شود که سرنوشت همه را تعیین می کند. بر اساس داستان کوتاهی از K.P Poornachandra Tejaswi.
قدرت های پسااستعماری در هند تصمیم گرفتند از این موقعیت استفاده کنند و به سرکوب مستضعفان ادامه دهند.
حادثه ای که در ساعت 19:11 رخ می دهد، سرنوشت شهری به نام Hamsala Deevi و سیاره ای به نام Proxima-EV12 را تغییر می دهد. راوی فراتر از تصور در زمان سفر می کند تا یک مغز متفکر جنایتکار را متوقف کند، عزیزان و شهر محبوبش را نجات دهد.
یک دانشمند به خانه برمی گردد تا پروژه رویایی پدرش را به پایان برساند. او با کمک دوستانش و یک انسان شناس A.I، آزمایشگاهی را در داخل یک بیشه مقدس راه اندازی می کند و شروع به کار روی موضوع خود یعنی Parvathy می کند که منجر به اتفاقات غیرقابل پیش بینی می شود.
راهول، یک افسر تازه منصوب شده، به طور تصادفی تپانچه سرویس خود را گم می کند. وقتی در دستان اشتباه قرار می گیرد چه اتفاقی می افتد؟