تحقیق در مورد یک جنایت تکان دهنده یک استاد محترم جدی را در برابر یک جنگجوی خطرناک از گذشته خود قرار می دهد. همانطور که سرنخ های بیشتری پیدا می شود، آنها در مسیری تاریک حرکت می کنند که در آن نیروهای شوم نشان می دهند که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست…
آمریکا
مارینا با مادر معلول و پدر قاتل خود زندگی می کند. وقتی او در محل کار می میرد، او باید مسئولیت تجارت خانوادگی را بر عهده بگیرد و از مادرش مراقبت کند. مارینا که برای مردن علامت گذاری شده است، برای زنده ماندن باید در دنیای قاتل ها حرکت کند.
وینسنت، پدری غمگین که پسرش ناپدید می شود، از طریق دوستی اش با اریک، هیولایی که زیر تخت ادگار زندگی می کند، آرامش پیدا می کند.
مارین مگان لوی ، یک تنفگدار و سرباز ماجراجو هست که با کمک سگ وفادارش ، تعداد زیادی بمب و مین را در عراق خنثی میکند. اما…
لیلی پیرس، به دنبال پدر بیگانهاش، یک استاد تاریخ، میگردد تا یاد بگیرد که چگونه با تهدیدات ماوراء طبیعی مانند شوالیههایی که با هیولاها میجنگند روبرو شوند...
لیلیان هال، هنرپیشه برادوی، در طول زندگی طولانی و درخشان خود هرگز اجرا را از دست نداده است. با این حال در تمرینات، اعتماد به نفس او به چالش کشیده می شود. مردم و رویدادها توطئه می کنند تا توانایی او را برای انجام کاری که دوست دارد از او بگیرند...
فیلم در مورد سه کودک بازیگوش است که وقتی مادرشان آنها را به یک مأموریت میفرستد، وارد یک ماجراجویی هیجانانگیز میشوند و...
وکیل کمحرف مل دیل از مرگ ناگهانی خواهر جوان و پرماجرایش به شدت شکسته است. اما وقتی به سفری برای جمعآوری جسد خواهرش میرود و...
کن ساتو، بازیکن بیسبال فوق ستاره ای که به ژاپن برمی گردد تا آخرین قهرمانی باشد که ردای اولترامن را به دوش می کشد. با این حال، او مجبور است که یک هیولای تازه متولد شده کایجو را بزرگ کند، فرزندان بزرگترین دشمن او به عنوان فرزندش.
میندی، دختری، به دنبال اسب گمشده جادویی خود میگردد که گمان میرود به گنجینههایی در کوه کتکلوز منتهی شود. او با دوستانش رازهای متحول کننده زندگی را در طول این تلاش جسورانه کشف می کند.
رایلی را در سال های نوجوانی دنبال می کند و با احساسات جدیدی روبرو می شود.
سیزدهم اکتبر سال 1972. هواپیمای حامل یک گروه راگبی که از اوروگوئه به شیلی می رود، بر اثر آب و هوای بد و توفانی در دامنه ی کوه های آند سقوط می کند. تعدادی از مسافران و سرنشینان هواپیما کشته می شوند ولی عده زیادی نیز زنده می مانند...
داستان یک دختر 28 ساله و بیهدف که پس از یک شب خوشگذرانی، لگن خود را میشکند و راهی بیمارستان میشود. در آنجا با پیرزنی لهستانی آشنا میشود که انگلیسی بلد نیست و در نهایت، دختر جوان بر خلاف میلاش قبول میکند تا شغل پرستاری از پیرزن را قبول کند، چرا که دوران خوشگذرانی تمام شده و دیگر وقت بزرگ شدن است...